اختلال احتکار: وقتی اشیا جای خالی قلب را پر میکنند

اختلال احتکار به عنوان یک بیماری روانی شناختهشده، زندگی میلیونها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داده است. گزارش تازه سیانان داستان افرادی را روایت میکند که با این اختلال دستوپنجه نرم میکنند، ریشههای آن را بررسی میکند و به تلاشهای نوآورانه برای درمان، از جمله استفاده از واقعیت مجازی، میپردازد.
داستان کیم: از ناآگاهی تا اقدام
کیم، زنی ۵۳ ساله از نیویورک، نمونهای از افراد مبتلا به اختلال احتکار است که بهتدریج درگیر این مشکل شد. او ابتدا به جمعآوری اشیا از فروشگاههای دستدوم روی آورد. وسایلی مانند لباس، اشیای نیازمند به تعمیر و پروژههای ناتمام! این عادت از انباشت اشیا در اطراف تختخواب اتاقش شروع شد و بهتدریج به سایر بخشهای خانه، از جمله اتاق نشیمن و ایوان گسترش یافت. کیم که سالها مادرش را به دلیل احتکار سرزنش میکرد، خود بهطور ناخودآگاه درگیر این اختلال شد. او میگوید: «در جوانی درباره اختلال احتکار آموختم، اما بهنوعی آن را در خودم تشخیص ندادم.»
کیم زمانی به دنبال کمک رفت که انباشت اشیا، خانهاش را ناامن کرد. مسیرهای حرکت در خانه محدود شد و خطر زمین خوردن و آسیب دیدن او بالا رفت. او اکنون یک گروه فیسبوکی با ۲۱۰۰ عضو برای حمایت از افراد مبتلا اداره میکند. برای کیم، دور انداختن اشیا، بهویژه کتابها، دشوار است. او پس از درمان گسترده، جعبههای زیادی از جمله «۵۰۰ کتاب» را اهدا کرد.
اختلال احتکار: تعریف و پیامدها
اختلال احتکار در سال ۲۰۱۸ توسط سازمان بهداشت جهانی بهعنوان یک بیماری روانی طبقهبندی شد و از سال ۲۰۱۳ در راهنمای تشخیصی انجمن روانپزشکی آمریکا گنجانده شده است. این اختلال با انباشت بیشازحد اشیا و ناتوانی در دور انداختن آنها تعریف میشود. حدود ۱۴ میلیون آمریکایی به این اختلال مبتلا هستند و نرخهای مشابهی در کشورهای غربی دیگر گزارش شده است. دوسوم مبتلایان حداقل یک بیماری روانی دیگر دارند و بیماریهای جسمی مانند آرتریت و دیابت هم میان آنها شایع است.
احتکار میتواند عوارض جدی به دنبال داشته باشد: حمامها و آشپزخانهها غیرقابل استفاده میشوند، رژیم غذایی و بهداشت شخصی مختل میشود و در موارد شدید، اخراج از مسکن یا جدایی کودکان از والدین رخ میدهد. خطر آتشسوزی به دلیل انباشت اشیای قابلاشتعال مانند کتابها و کاغذها نیز وجود دارد که مسیرهای فرار را مسدود کرده و عملیات نجات را دشوار میکند.
ریشههای احتکار: تروما و ژنتیک
دکتر نیک نیو، استاد روانشناسی دانشگاه نورثومبریا، معتقد است که جمعآوری ممکن است ریشه ژنتیکی داشته باشد، زیرا در طول تاریخ، داراییها برای انسانها اهمیت داشتهاند. با این حال، آنچه جمعآوری معمولی را به احتکار تبدیل میکند، اغلب تروما است. او میگوید: «تمام افراد اینچنینی که من ملاقات کردهام، کودکی پر از تروما داشتهاند، مانند آزار جسمی، جنسی، غفلت یا نبود والدین.»
تجربه کیم این را تأیید میکند. علائم او پس از یک رابطه آزاردهنده، مرگ یک دوست و تشخیص یک بیماری جدی ظاهر شد. او میگوید: «سعی کردم جای خالی قلب و روحم را با اشیا پر کنم.» نیو احتکار را یک استراتژی مقابلهای (مکانیسم دفاعی) توصیف میکند که ابتدا مؤثر است، اما بهسرعت به اعتیاد و مشکل سلامت روان تبدیل میشود. شرم و انگ اجتماعی نیز انزوای بیشتر را تشدید میکند.
چالشهای اجارهنشینها
هدر ماتووزو، که با شورای شهر بیرمنگام همکاری میکند، از طریق پروژه «از هرجومرج به نظم» به ۳۰۰ مستأجر کمک میکند. او میگوید اخراج اجباری توسط صاحبخانهها از نظر اخلاقی اشتباه است و وضعیت احتکار این ماجرا را بدتر میکند. او معتقد است همهگیری کرونا با ایجاد ترس از کمبود، شیوع احتکار را افزایش داد. بیرمنگام ممکن است «اولین شهر آگاه از احتکار» باشد، مدلی که باید در دیگر نقاط جهان تکرار شود.
تجربه سوفیا: خرید برای فرار
سوفیا، دیگر مدیر گروه فیسبوکی مربوط به این افراد، پس از تشخیص بیماری روانی شدید در یکی از نزدیکانش در دوران تحصیلات، به خرید بیرویه روی آورد. او عروسک، کتاب، جواهرات و لباس جمع میکرد تا از واقعیت جدا شود. وقتی سعی کرد اشیایی را دور بیندازد، بدنش از اضطراب میلرزید. او در برنامه تحقیقاتی دکتر کارولین رودریگز در استنفورد شرکت کرد و از درمانهای شناختی-رفتاری آن بهره برد.
درمان واقعیت مجازی
رودریگز در استنفورد یک مداخله واقعیت مجازی را آزمایش میکند که به بیماران امکان میدهد در محیطی امن دور انداختن اشیا را تمرین کنند. شرکتکنندگان از اتاقهای شلوغ خود عکسهای ۳۶۰ درجه میگیرند و در فضای مجازی اشیا را به سطلهای بازیافت، اهدا یا زباله منتقل میکنند. این روش برای افرادی که دور انداختن در دنیای واقعی برایشان دشوار است، مفید است.