از تهران تا رم؛ پایان سیاسی حسن ارسنجانی، طراح و مجری اصلاحات ارضی در عصر پهلوی

Rate this post

حسن ارسنجانی، یکی از سیاستمداران برجسته عصر پهلوی، به عنوان طراح و مجری اصلی اصلاحات ارضی شاه شناخته می‌شود.

او که در سال ۱۳۰۱ شمسی در تهران به دنیا آمد، با پیشینه‌ای از فعالیت‌های مطبوعاتی، سیاسی و حقوقی، نقش کلیدی در تحولات اجتماعی-اقتصادی ایران در دهه ۱۳۴۰ ایفا کرد. اصلاحات ارضی، که بخشی از برنامه انقلاب سفید محمدرضا شاه بود، با هدف تضعیف مالکان بزرگ، توزیع زمین میان کشاورزان و افزایش تولید کشاورزی اجرا شد. ارسنجانی، به عنوان وزیر کشاورزی در دولت‌های علی امینی و اسدالله علم، این برنامه را پیش برد، اما مسیر سیاسی‌اش پر از تناقضات، تغییر احزاب و اتهامات بود. زندگی ارسنجانی نشان‌دهنده پیچیدگی‌های سیاست در ایران پهلوی است، جایی که جاه‌طلبی، ایدئولوژی و روابط با قدرت‌های خارجی در هم آمیخته بودند.

زندگی اولیه و تحصیلات

حسن ارسنجانی در سال ۱۳۰۱ شمسی در تهران متولد شد. پدرش، سید محمدحسین ارسنجانی، روحانی‌ای از اهالی ارسنجان فارس بود که همراه با نیروهای بختیاری برای حمایت از مشروطیت به تهران آمده بود (شهرام یوسفی‌فر، «ارسنجانی، حسن»، جلد دوم، ص ۳۹). خانواده ارسنجانی در شرایطی متوسط زندگی می‌کردند، و حسن دوره ابتدایی را در دبستان پهلوی و متوسطه را در مدرسه سن‌لوئی گذراند. او در سال ۱۳۲۱ از دانشگاه تهران مدرک کارشناسی حقوق گرفت و بعدها در سال ۱۳۳۳ در مقطع دکتری پذیرفته شد. پایان‌نامه‌اش با عنوان «حاکمیت دولت‌ها در سازمان‌های بین‌المللی» در سال ۱۳۳۵ دفاع شد (نورالدین ارسنجانی، دکتر ارسنجانی در آینه زمان، صص ۲۷-۲۸).

در دوران دانشجویی، ارسنجانی در بانک کشاورزی مشغول به کار شد و طرح تأسیس تعاونی‌های روستایی را تهیه کرد. او به ریاست این تعاونی‌ها رسید و اولین مرحله را در منطقه دماوند اجرا کرد (همان، ص ۳۶). این تجربه اولیه، او را با مشکلات نظام ارباب-رعیتی آشنا کرد، که بعدها پایه ایده‌های اصلاحات ارضی‌اش شد. اما مخالفت مالکان بزرگ، همراه با تهدیدات جانی، او را وادار به کناره‌گیری کرد (ابراهیم اصلاح عربانی و جمعی از نویسندگان، گیلان، جلد دوم، ص ۱۱۳). این دوره نشان‌دهنده علاقه اولیه ارسنجانی به مسائل روستایی است، که در اسناد پژوهشکده تاریخ معاصر نیز به عنوان نقطه آغاز فعالیت‌های اجتماعی او توصیف شده است.

فعالیت‌های مطبوعاتی و ورود به سیاست

پس از کناره‌گیری از بانک کشاورزی، ارسنجانی به مطبوعات روی آورد. او ابتدا با روزنامه تجدد سید محمدصادق طباطبایی همکاری کرد و مقالاتش را با نام مستعار «داریا» (وارونه «ایراد») در روزنامه‌های نبرد و ایران ما منتشر می‌کرد. در خرداد ۱۳۲۳، روزنامه داریا را تأسیس کرد که بارها توقیف شد. در سرمقاله اولین شماره آمده: «آنها که در بهارستان جمع شده‌اند بدانند که دوران تازه‌ای آغاز شده است… از پشت میز لمیدن و تریاک کشیدن و چای نوشیدن آنچه باید ضرر دیده‌ایم» (سیدحمید روحانی، «اصلاحات ارضی و رژیم صهیونیستی»، فصلنامه پانزده خرداد، شماره سوم، ص ۱۹۸).

از نظر سیاسی، ارسنجانی در احزاب متعددی فعالیت کرد. ابتدا به حزب میهن‌پرستان و سپس پیکار پیوست. در بهمن ۱۳۲۴، با همکاری ملک‌الشعرای بهار، احمدعلی سپهر و محمود محمود، حزب آزادی را تأسیس کرد (یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ص ۲۱۰). این حزب با احمد قوام‌السلطنه ارتباط نزدیک داشت، و ارسنجانی پس از تأسیس حزب دمکرات ایران در سال ۱۳۲۵، به آن پیوست و مشاور نزدیک قوام شد (جعفر مهدی‌نیا، زندگی سیاسی قوام‌السلطنه، ص ۲۴۷). او مدتی سازمان جوانان حزب و روزنامه آن را اداره کرد و از لاهیجان-لنگرود وارد مجلس پانزدهم شد، اما اعتبارنامه‌اش رد شد (همان، ص ۲۴۷).

پس از سقوط قوام، ارسنجانی به وکالت پرداخت و دوباره داریا را منتشر کرد، با تمرکز بر مسئله نفت. او به حاجعلی رزم‌آرا نزدیک شد و در دولت او، طرح فروش اراضی خالصه به کشاورزان را پیشنهاد کرد (غلامرضا نجاتی، ماجرای کودتای سرلشکر قرنی، صص ۱۱۷-۱۲۹). در انتخابات مجلس هفدهم، شکست خورد و در دولت مصدق، به مخالفان او پیوست و با جمعیت رفقا علیه مصدق فعالیت کرد (به اهتمام مجتبی مقصودی، تحولات سیاسی‌اجتماعی ایران ۱۳۲۰-۱۳۵۷، ص ۳۰۴).

نقش در دولت‌ها و کودتای ۲۸ مرداد

در تیر ۱۳۳۱، با استعفای مصدق و نخست‌وزیری قوام، ارسنجانی معاون سیاسی و سرپرست انتشارات شد، اما با قیام ۳۰ تیر، دولت سقوط کرد (جیمز آلن بیل، سیاست در ایران گروه‌ها طبقات و نوسازی، ص ۲۵۰). پس از کودتای ۲۸ مرداد، او از دولت زاهدی دفاع کرد، به ویژه در مسئله کنسرسیوم نفت، و با علی امینی همکاری نزدیک داشت (علی بهزادی، شبه خاطرات، جلد اول، ص ۴۳). گزارش ساواک در ۸ دی ۱۳۴۲، ارسنجانی را وابسته به انگلیس می‌داند: «حسن ارسنجانی از عاملین انگلیسی‌ها در ایران هستند… با نزدیک کردن خود به اعلیحضرت همایون شاهنشاه و آمریکایی‌ها اقدامات خود را به نفع انگلیسی‌ها انجام می‌دهد» (اسناد انقلاب اسلامی، جلد اول، صص ۱۵-۱۶).

در پاییز ۱۳۳۶، حزب آزادی را دوباره تأسیس کرد، اما در اسفند همان سال تعطیل شد و ارسنجانی به اتهام کودتای قرنی زندانی، اما آزاد شد (سیدحمید روحانی، همان، ص ۲۱۴). در دولت امینی (سال ۱۳۴۰)، وزیر کشاورزی شد و اصلاحات ارضی را اولویت قرار داد.

اصلاحات ارضی: ایده، اجرا و چالش‌ها

اصلاحات ارضی از مشروطیت مورد توجه بود، اما ارسنجانی آن را عملی کرد. او قانون ۱۳۳۸ را تغییر داد و لایحه‌ای تصویب کرد که مالکیت را به شش دانگ یک ده محدود می‌کرد (یرواند آبراهامیان، همان، ص ۳۸۶). اجرا از ۱۲ اسفند ۱۳۴۰ در مراغه آغاز شد، به دلیل آشنایی ارسنجانی با منطقه و شتاب برای جلوگیری از کارشکنی دربار (همان، ص ۲۸۷). اهداف: تضعیف مالکان (سیاسی)، افزایش تولید (اقتصادی) و توزیع درآمد (اجتماعی) (به اهتمام مجتبی مقصودی، همان، ص ۳۰۴).

ارسنجانی سعی کرد حمایت مراجع را جلب کند، اما با مخالفت روبرو شد. آیت‌الله گلپایگانی در پاسخ به تلگراف او نوشت: «علماء اعلام با قانون اصلاحات ارضی موافقتی نشده… هر قانونی که بر خلاف احکام مقدسه دین مبین اسلام باشد لغو و بلااثر اس» ( اسناد انقلاب اسلامی، جلد اول، صص ۱۵-۱۶). با سقوط امینی، ارسنجانی در دولت علم ابقا شد، اما کنار گذاشته شد.

سال‌های پایانی و اتهامات

از ۱۷ فروردین ۱۳۴۲ تا ۲۶ شهریور ۱۳۴۳، سفیر ایران در ایتالیا بود. سندی از ساواک نشان می‌دهد که ۱۰ میلیون لیر ایتالیایی برای گروه هنری به حساب او واریز شد، اما او آن را به حساب شخصی گذاشت: «این عمل مخالف با شئون نماینده کشور شاهنشاهی است ». او در ایتالیا ازدواج کرد، پسری داشت و جدا شد (علی بهزادی، همان، ص ۴۵).

پس از بازگشت، دیگر به مسئولیت دولتی نرسید و به وکالت پرداخت. ساواک او را «غیرقابل اعتماد» می‌دانست: «حسن ارسنجانی حتی برای یک ثانیه قابل اعتماد نیست… حسب منافعی که دارد رنگ عوض می‌کند» (پرونده حسن ارسنجانی، جلد اول، برگه ۴۳). در ۱۰ خرداد ۱۳۴۸، بر اثر سکته قلبی حسن ارسنجانی، با زندگی پرتلاطم سیاسی، از روزنامه‌نگاری تا وزارت، نمادی از سیاستمداران عصر پهلوی است. او اصلاحات ارضی را طراحی کرد که ساختار روستایی ایران را تغییر داد، اما اتهامات وابستگی به انگلیس و جاه‌طلبی، میراثش را پیچیده کرد. منابع مانند خاطرات فردوست (جلد دوم، ص ۳۶۱) و اسناد ساواک، تصویر مردی را ترسیم می‌کنند که بین ایدئولوژی و قدرت نوسان داشت. مرگ او در ۴۸ سالگی، پایان زودرس یک سیاستمدار جنجالی بود.

 

Rate this post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *