تبریز و اصفهان؛ میراث ایرانی یا مرکز تمدن ترکها؟

در سالهای اخیر، اظهارات برخی رهبران منطقهای درباره تاریخ و هویت شهرهای مهم ایران، واکنشهای گستردهای را در میان نخبگان، رسانهها و افکار عمومی کشور برانگیخته است. یکی از این اظهارات، سخنان رئیسجمهور ترکیه درباره ترک بودن شهرهای تبریز، اصفهان و ری است؛ ادعایی که نهتنها با شواهد تاریخی و مطالعات زبانشناسی همخوانی ندارد، بلکه از منظر سیاسی نیز حامل پیامهایی خاص برای تحولات منطقهای است. این گزارش با رویکردی تحلیلی و مستند، به بررسی ریشههای تاریخی، فرهنگی و سیاسی این ادعا و نقد آن بر اساس منابع معتبر میپردازد.
شهر تبریز، یکی از کهنترین شهرهای ایران، از دیرباز جایگاه ویژهای در تاریخ و تمدن ایرانی داشته است. شواهد باستانشناسی و متون تاریخی، پیشینه این شهر را به دوران مادها و حتی پیشتر، تا هزاره اول پیش از میلاد میرساند. نام تبریز در کتیبههای آشوری و منابع یونانی آمده و جایگاه آن در مسیر جاده ابریشم، اهمیت اقتصادی و فرهنگی ویژهای به این شهر بخشیده است. در دوران اسلامی، تبریز به دلیل موقعیت استراتژیک خود، بارها مرکز حکومتهای مختلف قرار گرفت. در قرون میانه، حکومتهایی چون ایلخانان، قراقویونلوها، آققویونلوها و صفویان، که اغلب ترکتبار بودند، این شهر را به عنوان پایتخت یا مرکز خود برگزیدند. اما این واقعیت به معنای ترکتبار بودن تمدن تبریز از آغاز نیست، بلکه نشاندهنده مهاجرت و تسلط دورهای برخی حکومتهای ترکتبار بر این شهر است. زبان بومی تبریز تا قرون اولیه اسلامی، زبان آذری (شاخهای از زبانهای ایرانی) بوده و ترکیسازی آن عمدتاً پس از حملات سلجوقیان و مهاجرتهای بعدی رخ داده است. هنوز هم آثار زبان آذری در برخی گویشها و واژگان محلی دیده میشود و این امر نشاندهنده پیوستگی تاریخی و فرهنگی تبریز با تمدن ایرانی است.
اصفهان، از دیگر شهرهای مورد اشاره، همواره به عنوان یکی از مراکز اصلی تمدن ایرانی شناخته شده است. پیشینه این شهر به دوران هخامنشیان و ساسانیان بازمیگردد و در دوره صفویه، اصفهان به عنوان پایتخت امپراتوری ایران، مرکز هنر، معماری و فرهنگ ایرانی شد. هیچ سندی مبنی بر ترکتبار بودن این شهر یا نقش آن در تمدن ترکها وجود ندارد. مردم اصفهان همواره فارسیزبان و بخشی از فرهنگ ایرانی بودهاند و حتی در دورههایی که برخی حکام ترکتبار بر ایران حکومت میکردند، اصفهان مرکز تمدن ایرانی باقی ماند. آثار معماری، ادبی و هنری اصفهان، به وضوح ریشه در سنتهای ایرانی دارد و این شهر همواره نماد وحدت و شکوه تمدن ایرانی بوده است.
شهر ری، یکی از قدیمیترین شهرهای جهان، پیشینهای هزاران ساله دارد. این شهر در دوران مادها، هخامنشیان و ساسانیان مرکز تمدن ایرانی بوده و هیچ سابقهای از ترکتبار بودن آن در منابع تاریخی وجود ندارد. اگرچه برخی حکومتهای ترکتبار در دورههای خاص بر ری تسلط یافتهاند، اما این شهر هرگز مرکز تمدن ترکها نبوده و هویت آن همواره ایرانی باقی مانده است. آثار تاریخی و باستانی ری، از جمله برج طغرل، آتشکدهها و بقایای شهر کهن، همگی گواهی بر پیوستگی این شهر با تمدن ایرانی هستند.
از منظر زبانشناسی، پژوهشها نشان میدهد که زبان اصلی آذربایجان تا قرون میانه، زبان آذری (شاخهای از زبانهای ایرانی) بوده است و ترکی شدن زبان منطقه، پدیدهای متأخر و عمدتاً ناشی از مهاجرت و سلطه سیاسی حکومتهای ترکتبار است. آثار ادبی، معماری و سنتهای فرهنگی تبریز، اصفهان و ری، به وضوح ریشه در تمدن ایرانی دارند. حتی در دورههایی که حاکمان ترکتبار بر این شهرها حکومت میکردند، هویت فرهنگی و زبانی مردم عمدتاً ایرانی باقی ماند. بسیاری از پادشاهان ترکتبار، از جمله شاهان صفوی، خود را ایرانی میدانستند و زبان فارسی را زبان رسمی و فرهنگی دربار قرار دادند. آثار معماری، ادبی و هنری این دورهها، به وضوح ایرانی است و نشاندهنده تأثیر عمیق فرهنگ ایرانی بر ساختار سیاسی و اجتماعی حکومتهای ترکتبار است.
حکومتهای ترکتبار، چون سلجوقیان، ایلخانان، قراقویونلوها و آققویونلوها، از آسیای مرکزی به ایران مهاجرت کردند و در برخی دورهها بر بخشهایی از ایران حکومت کردند. اما این حکومتها نیز اغلب تحت تأثیر فرهنگ و تمدن ایرانی قرار گرفتند و بسیاری از آنها خود را وارثان فرهنگ ایران میدانستند. در واقع، تاریخ ایران نشان میدهد که هرگاه اقوام مهاجر بر این سرزمین مسلط شدند، به تدریج جذب فرهنگ و تمدن ایرانی شدند و خود را بخشی از این میراث عظیم دانستند. این روند در مورد ترکان نیز صادق است و بسیاری از شاهان ترکتبار، نهتنها به زبان فارسی سخن میگفتند، بلکه خود را مدافع و گسترشدهنده فرهنگ ایرانی میدانستند.
ادعای رئیسجمهور ترکیه درباره ترک بودن تبریز، اصفهان و ری، بیش از آنکه بر شواهد تاریخی و علمی استوار باشد، ریشه در سیاستهای پانترکیستی و تلاش برای گسترش حوزه نفوذ فرهنگی ترکیه در منطقه دارد. این نوع روایتسازی، تاریخ و هویت بومی شهرهای ایرانی را نادیده میگیرد و با شواهد تاریخی همخوانی ندارد. حضور حکومتهای ترکتبار در برخی دورهها به معنای ترک بودن تمدن این شهرها نیست؛ همانگونه که حضور مغولها در ایران، هویت ایرانی شهرها را تغییر نداد. واکنش جامعه و نخبگان ایرانی به این اظهارات، عمدتاً بر پایه دفاع از هویت تاریخی و فرهنگی شهرهای ایرانی و نقد تحریف تاریخ استوار بوده است. بسیاری از کارشناسان و پژوهشگران ایرانی این سخنان را تحریف تاریخ و تلاش برای ایجاد تفرقه قومی و جغرافیایی در ایران دانستهاند و تأکید دارند که هویت تاریخی و فرهنگی تبریز، اصفهان و ری، ریشه در تمدن ایرانی دارد و هرگونه مصادره این شهرها به نفع تمدن ترک، فاقد پشتوانه علمی و تاریخی است.
سرزمین کنونی ترکیه تا پیش از ورود ترکان سلجوقی، در اختیار اقوام بومی مانند یونانیها، ارامنه و ایرانیان بوده و ترکها از آسیای مرکزی به این مناطق مهاجرت کردند. بسیاری از آثار تاریخی ترکیه مربوط به تمدنهای ایرانی، یونانی و رومی است و نه ترکها. این واقعیت نشان میدهد که روایت پانترکیستی درباره تاریخ منطقه، بیش از آنکه مبتنی بر شواهد تاریخی باشد، بر اهداف سیاسی و ایدئولوژیک استوار است. سیاستهای پانترکیسم، که در سالهای اخیر از سوی برخی جریانهای سیاسی در ترکیه دنبال میشود، هدف گسترش نفوذ فرهنگی و سیاسی ترکیه در منطقه قفقاز، آسیای مرکزی و حتی بخشهایی از ایران را دنبال میکند. این سیاستها معمولاً با واکنش منفی کشورهای همسایه، بهویژه ایران، مواجه میشود و میتواند زمینهساز تنشهای قومی و منطقهای گردد.
تحلیل علمی و تاریخی شواهد موجود نشان میدهد که ادعای رئیسجمهور ترکیه درباره ترک بودن تبریز، اصفهان و ری، فاقد پشتوانه تاریخی و علمی است و بیشتر ریشه در اهداف سیاسی و پانترکیستی دارد تا واقعیتهای تاریخی. هویت این شهرها، ایرانی و بخشی از میراث تمدنی ایران است و هرگونه مصادره آنها به نام تمدن ترک، تحریف آشکار تاریخ محسوب میشود. پژوهشهای تاریخی درباره شهرهای تبریز، اصفهان و ری و زبان آذری، واکنشهای رسمی و کارشناسانه به ادعای اردوغان در رسانههای ایرانی و منطقهای، مطالعات زبانشناسی درباره ترکیسازی آذربایجان و سابقه زبانهای ایرانی در منطقه و تحلیلهای سیاسی درباره سیاستهای پانترکیسم و تأثیرات منطقهای آن، همگی بر این واقعیت تأکید دارند که هویت این شهرها ریشه در تمدن ایرانی دارد و هرگونه تلاش برای مصادره آنها به نفع تمدن ترک، فاقد اعتبار علمی و تاریخی است.
در نهایت، باید تأکید کرد که تاریخ ایران، تاریخی چندلایه و پیچیده است که در آن اقوام و فرهنگهای گوناگون نقشآفرینی کردهاند. اما هویت اصلی شهرهایی چون تبریز، اصفهان و ری، همواره ایرانی بوده و باقی خواهد ماند. هرگونه روایت تحریفشده از تاریخ این شهرها، نهتنها به حقیقت علمی و تاریخی آسیب میزند، بلکه میتواند زمینهساز تنشهای قومی و منطقهای گردد. دفاع از هویت تاریخی و فرهنگی شهرهای ایرانی، وظیفهای ملی و علمی است که باید با تکیه بر مستندات و پژوهشهای معتبر دنبال شود.