رازهای یک چمدان: از ثروت تا تبعید

یک چمدان قدیمی، زیر تخت پنهان شده، دریچهای به گذشتهای پر از ثروت و تراژدی گشود. در سال ۲۰۰۹، آنتونی ایستون پس از درگذشت پدرش، پیتر، در آپارتمانی در لیمینگتون، چمدانی چرمی یافت که اسرار زندگی پنهان او را برملا کرد: اسناد، عکسها و یک شناسنامه که نشان میداد پیتر ایستون، که خود را انگلیسی متعصب میدانست، در واقع پیتر آیزنر، متولد آلمان و از یکی از ثروتمندترین خانوادههای یهودی برلین بود. این کشف، آنتونی را به سفری دهساله برای بازسازی گذشتهای برد که با هولوکاست ویران شده بود.
رازهای چمدان: از ثروت تا تبعید
چمدان حاوی اسناد، اسکناسهای آلمانی، آلبومهای عکس و یادداشتهایی بود که زندگی پیتر را روایت میکرد. عکسهای سیاهوسفید، کودکی او را در عمارتهایی با خدمتکاران و مرسدسهای رانندهدار نشان میداد. اما یک عکس تکاندهنده، پیتر ۱۲ساله را در کنار پرچم نازی به تصویر میکشید. آنتونی میگوید: «این مثل دستی بود که از گذشته دراز شده.» پیتر، مردی ساکت اما گاه خشمگین، هرگز درباره لهجه آلمانیاش یا کودکیاش سخن نگفته بود.
امپراتوری گمشده
اسناد چمدان به شرکت «هانشه ورکه» اشاره داشت، کارخانه فولاد پیشرفتهای که توسط هاینریش آیزنر، جد بزرگ آنتونی، ساخته شده بود. هاینریش، در اوایل قرن بیستم، از ثروتمندترین تاجران آلمان بود و عمارتهایی مجلل در برلین داشت. نقاشی «آیزنوالزورک» اثر هانس بالوشک، که کارخانه را به تصویر میکشید، از داراییهای خانواده بود. پس از مرگ هاینریش در ۱۹۱۸، پسرش رودولف ثروت را به ارث برد. اما با قدرتگیری نازیها، همهچیز تغییر کرد.
غارت نازیها
در ۱۹۳۸، رژیم نازی شرکت هانشه ورکه را با فشار به کنگلومرای مانسمان فروخت؛ معاملهای که دیوید دییونگ، نویسنده «میلیاردرهای نازی»، آن را غارت اموال یهودیان میداند. رودولف و خانوادهاش، که اموالشان را به مارتین هارتیگ، اقتصاددانی غیر یهودی، منتقل کرده بودند تا از مصادره نازیها در امان بماند، فریب خوردند. هارتیگ اموال را به نام خود کرد و هرگز بازنگرداند. اسناد آرشیو آلمان این معامله را «فروش اجباری» تأیید میکند.
فرار و از دست دادن همهچیز
رودولف، همسرش هیلدگارد و پیتر در ۱۹۳۸ از آلمان گریختند، از چکاسلواکی به لهستان و سرانجام در ۱۹۳۹ به انگلستان رسیدند. بلیطهای قطار و برچسبهای چمدان، این سفر پرمخاطره را ثبت کرده بود. بیشتر خویشاوندان آنها در اردوگاههای مرگ نازیها جان باختند. رودولف در ۱۹۴۵، پس از گذراندن جنگ در بازداشت بریتانیا، درگذشت.
جستجوی عدالت
آنتونی با کمک یانا اسلاووا، کارآگاه، اموال بهیغمارفته را ردیابی کرد. نقاشی «آیزنوالزورک» در موزه بروهان برلین بود و قرار است به وارثان آیزنر بازگردد. یک نقاشی دیگر از موزه اسرائیل پس داده شد و ادعایی درباره آن نیز در جریان است. اما اموال دیگر، به دلیل محدودیتهای قانونی، غیرقابل بازپسگیری است.
میراثی فراتر از ثروت
آنتونی میگوید: «بازپسگیری اموال درباره اشیا نیست، درباره آدمهاست.» این جستجو هویت واقعی خانوادهاش را زنده کرد. حالا نام آیزنر با کاسپین، نوه آنتونی، که در ۲۰۲۴ متولد شد، ادامه مییابد. «تا وقتی کاسپین هست، داستان ما زنده میماند.»