روزگار تباهی در پسِ ساختمانهای خشتی جنوب تهران در دهه چهل؛ در یک خانه 270 نفر زندگی می کردند

روزنامه اطلاعات در شماره ۵ اردیبهشت ۱۳۴۱ گزارشی جامع و قابل توجه درباره وضعیت جمعیتی، اجتماعی و بزهکاری در تهران منتشر کرده است که ابعاد مختلف مشکلات شهری و اجتماعی را در آن زمان به تصویر میکشد. در این گزارش که بخشی از آن به صورت مستقیم به تراکم جمعیت بالای مناطق قدیمی مثل بازار تهران پرداخته است، نکات مهمی درباره شرایط اقشار مختلف مردم، افزایش آمار جرم و جنایت، فقر و انحطاط مناطق مرکزی شهر مطرح شده است.
تراکم جمعیت در منطقه بازار
یکی از بحثهای اصلی گزارش مربوط به تراکم جمعیت در بخشهای قدیمی تهران به ویژه بازار است. طبق آمار سال ۱۳۲۵، در این منطقه ۳۲۷۳۹ نفر زندگی میکردند که از این تعداد بیش از ۷۰۰۰ خانوار از شهرستانهای دیگر و تعداد قابل توجهی تهرانی بودند. بخش قابل توجهی از اقشار مرفه و اشراف که پیش از جنگ جهانی اول در این منطقه سکونت داشتند، به تدریج این بخشها را ترک کرده و جای خود را به اقشار کم بضاعتتر دادهاند.
تراکم جمعیت نشاندهنده شرایط بسیار دشوار، به خصوص در کوچههایی مانند سرپولک است که تا ۴۲ خانوار در یک خانه زندگی میکنند؛ مثلاً پلاک ۱۰۳ در این کوچه دارای ۲۰۷ نفر ساکن است. در کوچه گذرباشی پلاک ۳۷ خانهای با ۱۳ خانوار و ۱۶۴ نفر وجود دارد و حتی روی بام حمامی ۱۴۳ نفر به صورت شبانه روز ساکن هستند. این تراکم بالای جمعیت مشکلات زیادی چون شلوغی، آلودگی و عدم رفاه انسانی ایجاد کرده است.
گزارش اطلاعات به آمار جرم در سال ۱۳۳۸ نیز اشاره کرده است: در سراسر کشور ۴۵۸۰ جرم اتفاق افتاده که ۱۶۰۰ جرم آن مربوط به تهران بوده است و تعداد پروندههای جنحه در تهران به ۱۷۰۰۰ مورد رسیده است. این آمار بالاتر از متوسط کشوری است و تاکید شده که جرم جوانان و نوجوانان در حال افزایش است. به نظر میرسد که نبود توجه کافی به این گروه سنی باعث شده که آنها وارد اعمال خلاف شوند.
وضعیت مردم جنوب شهر؛ سه دسته متفاوت
گزارش به تفصیل وضعیت مردم مناطق جنوب تهران را نیز بررسی کرده است و آنها را به سه دسته تقسیم میکند:
دسته اول «خیاباننشین و کوچهنشین»: این افراد غالباً کارگر یا مغازهدار هستند و کرایه خانه را بین ۴۰ تا ۶۰ تومان پرداخت میکنند. آب آشامیدنی آنها از طریق گاریهای آب فروش تامین میشود و متاسفانه برای شستشو و تفریح کودکان، از آب آلوده استفاده میکنند. سطح فرهنگی و آگاهی زنان این گروه بسیار پایین گزارش شده است.
دسته دوم «گودالنشینها»: که خانههایشان بین ۳۰ تا ۱۲۰ متر بوده ولی پایینتر از سطح زمینی قرار دارد. آنها بین ۳۰ تا ۴۰ تومان کرایه میدهند و آب مورد نیاز خود را از چاههایی که با سطل آب کشیده میشود تامین میکنند. میزان رفتن کودکان به مدرسه بسیار پایین و به حد ۸ درصد برای کودکان ۷ تا ۱۲ سال رسیده بود و عمدتا کودکان مشغول کار در کارخانهها و محیطهای آلوده شدهاند.
دسته سوم «کاروانسرا نشینها»: که در ساختمانهای خشتی و گلی زندگی میکنند و در شرایط بسیار بدی زندگی میکنند.
افزایش بیماریهای روانی
یکی از بخشهای مهم گزارش، اشاره به افزایش بیماریهای روانی در تهران بود. در سال ۱۲۹۶ بیمارستانی برای بیماران روانی در تهران فعال شد که ۲۰ بیمار داشت و نسبت بیماران روانی به جمعیت ۱ به ۱۰ هزار نفر بود. اما در سال ۱۳۳۶ با افزایش جمعیت به بیش از یک میلیون و نیم، تعداد بیماران به ۱۵۰۰ نفر و نسبت آن به ۱ به هزار رسید. این نسبت با رشد جمعیت تهران تا دو میلیون نفر به شکل فزایندهای افزایش داشته است که خود نشاندهنده مشکلات و تنشهای اجتماعی و روانی ناشی از شرایط سخت زندگی شهری و فقر میباشد.
این گزارش، تصویری واضح و ناراحتکننده از بحرانهای اجتماعی دوران پیش از انقلاب در ایران ارائه میدهد. تراکم بالای جمعیت در فضاهای بسیار محدود، مشکلات بهداشت و آب آشامیدنی، پایین بودن سطح فرهنگی و آموزشی بخش عمدهای از شهروندان، افزایش جرم و جنایت، و گسترش بیماریهای روانی، همگی حکایت از وجود ساختاری فروپاشیده و نیاز شدید به اصلاحات بنیادین در حوزه اجتماعی، عمرانی و فرهنگی دارد.
افزون بر این، وضعیت متفاوت زندگی در مناطقی مانند جنوب تهران که با انواع سبکهای زیستی کمدرآمد و به شدت آسیبپذیر دستهبندی شدهاند، ضرورت توجه ویژه به عدالت اجتماعی و اقتصادی را برجسته میکند.
اهمیت تاریخی گزارش
این گزارش روزنامه اطلاعات در سال ۱۳۴۱ نه تنها نشانهای از مشکلات رو به رشد شهر تهران آن زمان بود، بلکه پیشزمینهای روشن از بحرانهای اجتماعی و اقتصادی بود که در سالهای پس از آن به شکل بسیار گستردهتر و فاجعهباری تبلور یافت و یکی از عوامل مهم شکلگیری اعتراضات و انقلاب سال ۱۳۵۷ شمسی به شمار میآید.
همزمان افزایش جمعیت شهری و مهاجرت گسترده به تهران بدون برنامهریزیهای هوشمندانه، باعث از هم گسیختگی ساختارهای شهری و اجتماعی شد که هزاران خانواده در شرایطی سخت و نامناسب زندگی میکردند، چنین شرایطی به افزایش نارضایتی اجتماعی دامن زد و زمینههای انفجار اجتماعی را فراهم کرد.
جمعیت تهران در سال ۱۳۳۵ حدود ۱٫۵ میلیون نفر بود و تا سال ۱۳۴۵ به بیش از ۲٫۸ میلیون نفر رسید. این رشد سریع در عرض فقط یک دهه، متاثر از مهاجرتهای گسترده روستاییان و شهرستانیها به پایتخت بود که به دلیل توسعه صنعتی و فرصتهای شغلی جدید صورت گرفت. مهاجران توان اقتصادی لازم برای زندگی در مناطق مرفهتر را نداشتند و عمدتا به مناطق قدیمی و کمبضاعت شهر مانند بازار، جنوب تهران و اطراف آن اسکان یافتند. این موضوع، باعث افزایش تراکم جمعیت و بحرانهای اجتماعی گسترده شد.
تهران در این دوره به عنوان یک شهر کاملا جوان محسوب میشد، متوسط سن شهروندان بین ۱۹ تا ۲۲ سال بود و تقریبا یک سوم جمعیت زیر ۱۰ سال سن داشتند. این جوانی فراوان جمعیت نیازمند امکانات زیرساختی عظیمی در حوزههای آموزش، بهداشت و اشتغال بود که به دلیل رشد سریع جمعیت به سختی قابل تامین بود. مشکلات در این زمینه، افزایش جرم و ناهنجاریهای اجتماعی به ویژه در میان جوانان را به دنبال داشت.
همانطور که در گزارش روزنامه اطلاعات آمده بود، تراکم بالای خانوارها در یک خانه محدود ـ مثلاً بیش از ۲۰۰ نفر در یک پلاک ـ شرایط زندگی را غیرانسانی کرده بود و موجب بروز آسیبهای اجتماعی زیادی گردید. نبود امکانات اولیه مانند آب آشامیدنی سالم، وضعیت نامناسب بهداشتی، فقدان فضای باز و نداشتن امکانات تفریحی، به شدت به گسترش بیماریها، به ویژه بیماریهای روانی دامن زده بود.
رشد جمعیت بالا، کمبود فرصتهای شغلی و تحصیلی، فقدان فضایی برای تربیت صحیح کودکان و نوجوانان و همچنین شرایط نامناسب اقتصادی و فرهنگی، باعث افزایش آمار جرم و جنایت در تهران شد. آمارهای ارائه شده در سال ۱۳۳۸ نشان میداد تهران بیشترین پروندههای جنحه و جنایت را در سطح کشور داشته است و جرم نوجوانان به ویژه افزایش یافته بود.
گزارش اشاره میکند که نسبت بیماران روانی به جمعیت تهران، از یک به ده هزار نفر در پایان قرن ۱۳ و آغاز پهلوی اول، به صورت فزایندهای افزایش یافته و در سالهای ۱۳۳۶ به یک به هزار رسیده بود. این افزایش از فشارهای روانی و استرسهای ناشی از ناهنجاریهای اجتماعی و اقتصادی حکایت دارد و یکی از نشانههای بحران عمیق در کیفیت زندگی شهروندان تهران در آن روزگاران است.
با توجه به این آمار و شرایط، گزارش روزنامه اطلاعات همانند آیینهای بزرگ و هشداردهنده بود که مشکلات ساختاری و آسیبهای اجتماعی شهر تهران را در دهه ۴۰ خورشیدی به تصویر کشیده و ضرورت برنامهریزیهای صحیح و همهجانبه برای مدیریت بحران جمعیتی و اجتماعی را گوشزد میکرد.