محافظ دروغها | ترفند اسرائیل؛ با فریب میتوان جنگید!

در هر جنگی، ارزیابی نیات و انگیزههای پنهان دشمن نقش حیاتی در تشدید آمادگیها و اتخاذ تدابیری برای به حداقل رساندن تلفات و خنثی کردن نقشه نظامی آن ایفا میکند. در اینجا، دقیقاً، فریب رسانهای در خدمت به اهداف نظامی از پیش تعیینشده نقش دارد.
به گزارش المیادین؛ آنچه در روزهای اخیر برای ایران اتفاق افتاده است را میتوان به مجموعه نمونههای تاریخی ارائه شده در این ماجرا اضافه کرد. این گزارش، فریب رسانهای نظامی را در تاریخ جنگها به طور کلی و در تاریخ درگیری اعراب و اسرائیل به طور خاص و رابطه بین فریب و عناصر غافلگیری و فریب در ذهنیت اسرائیلیها روشن میکند.
نشت عمدی اطلاعات
دروغپراکنی رسانهای ابزاری اساسی در مدیریت درگیریها و جنگها است. طرفهای درگیر در جنگ از رسانهها برای انتشار اطلاعات گمراهکننده با هدف فریب دادن دشمنان خود و تأثیرگذاری بر ارزیابیهای استراتژیک آنها سوءاستفاده میکنند. دروغپراکنی نظامی به عنوان انتشار عمدی اطلاعات نادرست، ناقص یا تحریفشده از طریق کانالهای مختلف رسانهای، با هدف فریب طرف مقابل، القای اعتماد یا ترس و سوق دادن آنها به تصمیمگیریهای اشتباه یا به تأخیر انداختن پاسخ آنها قبل از شروع عملیات جنگی تعریف میشود.
افشاگریها و منابع در این زمینه نقش محوری دارند، چرا که بازیگران، اطلاعات گزینشی و هدفمندی را در مورد نیات، تواناییها یا برنامههای ادعایی خود فاش میکنند، در حالی که اهداف واقعی خود را پنهان میکنند. این امر به ایجاد تصویری گمراهکننده از واقعیت عملیاتی کمک میکند. تاریخ نظامی مدرن، از جنگ جهانی دوم تا درگیریهای منطقهای معاصر، نشان داده است که اطلاعات نادرست رسانهای قبل از جنگ، اغلب عامل تعیینکنندهای در دستیابی به غافلگیری استراتژیک و تضمین برتری در ساعات آغازین نبردها بوده است.

پیش از حمله صدام حسین به کویت در سال ۱۹۹۰، رئیس جمهور وقت عراق هم بارها اظهار داشت که تجمعات نظامی عراق در مرز «فقط برای اهداف دفاعی» یا «مانور» است.
محافظ دروغها
یکی از کتابهای کلاسیک در مورد مطالعات مربوط به اطلاعات نادرست نظامی، کتاب «محافظ دروغها»ست که به تفصیل توضیح میدهد چگونه متفقین از کمپینهای سیستماتیک انتشار اطلاعات نادرست برای فریب آلمانیها در مورد زمان و مکان پیاده شدن در نرماندی در طول جنگ جهانی دوم استفاده کردند.
اما در عملیات بارباروسا، حمله آلمان به اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۴۱، این بار آلمانیها بودند که فریب میدادند. با وجود تجمع گسترده نیروهای آلمانی در مرز، پیمان عدم تجاوز امضا شد و از رسانههای آلمانی برای صحبت در مورد «صلح و ثبات در اروپای شرقی» استفاده شد. استالین انتظار این حمله را نداشت، بنابراین حمله غافلگیرکننده بود و در ابتدا به پیشرفت سریعی دست یافت.
یک مطالعه آکادمیک عمیق که تکنیکها و روشهای فریب استراتژیک، از جمله دروغپراکنی رسانهای قبل از حمله غافلگیرانه را توضیح میدهد، را میتوان در کتاب «فریب نظامی و غافلگیری استراتژیک» یافت.
در طول جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱، ائتلاف به رهبری آمریکا با استفاده از یک کمپین رسانهای گسترده ادعا کرد که یک حمله بزرگ از طریق دریا در حال تدارک است، در حالی که حمله واقعی در آن سوی صحرا در حال وقوع بود و باعث سردرگمی نیروهای دفاعی عراق شد.
پیش از حمله صدام حسین به کویت در سال ۱۹۹۰، رئیس جمهور وقت عراق هم بارها اظهار داشت که تجمعات نظامی عراق در مرز «فقط برای اهداف دفاعی» یا «مانور» است. در نتیجه، عراق بدون هیچ هشدار قبلی و غافلگیرانه به کویت حمله کرد.

برجستهترین، جدیدترین و چشمگیرترین نمونه فریب در مناقشه اعراب و اسرائیل، همچنان فریب استراتژیکی است که حماس در آستانه «طوفان الاقصی» انجام داد
شگفتی فریب در طوفانالاقصی
در دوران مدرن جبهههای رسانههای اجتماعی، کتاب «تبلیغات و جنگ اطلاعاتی در قرن بیست و یکم» به سیر تکامل استفاده از رسانههای مدرن و پلتفرمهای دیجیتال برای انتشار اطلاعات نادرست قبل از عملیات نظامی میپردازد.
این اتفاق پیش از حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ رخ داد. مسکو مدتها هرگونه قصد حمله را انکار میکرد و تجمع نیروها در مرز را صرفاً آموزش نظامی میدانست. حمله به طور ناگهانی در سپیده دم ۲۴ فوریه آغاز شد، علیرغم سیگنالهای رسمی روسیه مبنی بر اینکه هیچ قصدی برای حمله وجود ندارد.
در منطقه عربی ما، تجربه تاریخی نشان میدهد که فرآیند فریب رسانهای توسط هر دو طرف درگیری اعراب و اسرائیل انجام شده است. کتاب «جنگ یوم کیپور: رویارویی حماسی که خاورمیانه را دگرگون کرد» بررسی میکند که چگونه در طول جنگ اکتبر ۱۹۷۳، ارتشهای مصر و سوریه از طریق مجموعهای از مانورهای رسانهای و نظامی، نیات خود را پنهان کردند و منجر به غافلگیری اسرائیل با حملهای هماهنگ در یوم کیپور، یک تعطیلات یهودی، شدند.
طرف مصری در آن زمان در رسانهها اعلام کرد که تحرکات ارتشش در نزدیکی کانال سوئز برای اهداف آموزشی معمول انجام میشود، در حالی که در واقع آنها در حال آماده شدن برای یک حمله غافلگیرانه به خط بارلو بودند.
برجستهترین، جدیدترین و چشمگیرترین نمونه فریب در مناقشه اعراب و اسرائیل، همچنان فریب استراتژیکی است که حماس در آستانه «طوفان الاقصی» انجام داد، که به عنوان شاهدی تاریخی بر این مدعاست که برتری قاطع اسرائیل، یا بهتر بگوییم برتری ذهن اسرائیلی، چیزی بیش از اغراق و اسطورهسازی نیست.

از نظر تاریخی، اسرائیل بارها قبل از شروع عملیات نظامی، اطلاعات نادرستی را در رسانهها منتشر کرده است. این اتفاق در طول تجاوز سهجانبه سال ۱۹۵۶ علیه مصر رخ داد
دکترین اسرائیل؛ با فریب میتوان جنگید
فریب رسانهای قبل از حمله برقآسا، یکی از برجستهترین ابزارهای استتار و فریب استراتژیک است که توسط ارتشها مورد استفاده قرار میگیرد. هدف آن اطمینان دادن به دشمن، منحرف کردن حواس او و پنهان کردن نیات واقعی تا آخرین لحظه است و به مهاجم مزیت ابتکار عمل و غافلگیری میدهد.
رژیم صهیونیستی سابقه طولانی در این زمینه دارد که میتوان آن را در شواهد تاریخی ردیابی کرد. با این حال، در جستجوی ریشههای آن، شواهدی یافت میشود که نشان میدهد فریب در تفکر صهیونیستی با فریبکاری تلاقی بسیاری دارد. در تفکر صهیونیستی، فریب صرفاً یک تاکتیک موقعیتی نیست، بلکه نمایانگر عنصر ذاتی و اساسی دکترین نظامی و امنیتی اسرائیل است. در این زمینه، باید بدانیم لوگوی موساد نقل قولی از کتاب امثال را در خود جای داده است: «با فریب میتوان جنگید»
از نظر تاریخی، اسرائیل بارها قبل از شروع عملیات نظامی، اطلاعات نادرستی را در رسانهها منتشر کرده است. این اتفاق در طول تجاوز سهجانبه سال ۱۹۵۶ علیه مصر رخ داد، زمانی که از طریق رسانههای خود اعلام کرد که در حال انجام آموزشهای نظامی داخلی است، در حالی که نیروهایش در حال آماده شدن برای پیشروی به سمت سینا بودند. همین اتفاق در طول جنگ شش روزه ۱۹۶۷ در زمان جمال عبدالناصر نیز رخ داد.
در جریان حمله به غزه در دسامبر ۲۰۰۸، اسرائیل از رسانهها برای انتشار اطلاعات گمراهکننده در مورد اهداف نظامی خود استفاده کرد. نیروهای خود را از مرز خارج کرد و در کانالهای تلویزیونی خود اعلام «آتشبس» کرد. در حالی که این ایده را ترویج میکرد که آتشبس با حماس هنوز یک گزینه است، در واقع در حال آمادهسازی برای یک حمله هوایی گسترده بود که در ۲۷ دسامبر گروههای فلسطینی را غافلگیر کرد و صدها مکان را در موج اول حملات هدف قرار داد.
فریب مترو؛ عملیاتی که حسن نصراله آن را فاش کرد
فریب مترو که سید حسن نصرالله در یکی از سخنرانیهای خود به آن پرداخت، هنوز در خاطرهها زنده است. این اتفاق در مه 2021، در جریان درگیریها با مقاومت در غزه رخ داد، زمانی که اسرائیل ادعا کرد حمله زمینی گستردهای را به غزه آغاز خواهد کرد. هدف از این اعلام، مجبور کردن مبارزان مقاومت به استقرار در تونلهای دفاعی بود، با هدف فریب آنها و هدایت حملات هوایی متمرکز برای تخریب آن تونلها و کشتن مبارزان داخل آنها. با این حال، مقاومت فلسطین، به رهبری گردانهای قسام، این فریب را کشف کرد و به داخل تونلها هجوم نبرد.
در نتیجه، اسرائیل مورد انتقاد شدید روزنامهنگاران بینالمللی قرار گرفت که آن را به سوءاستفاده از رسانهها به عنوان ابزاری برای فریب با درز دادن اخبار دروغ به خبرنگاران خارجی در مورد قصد خود برای آغاز عملیات زمینی متهم کردند.
در طول جنگ ۲۰۰۶ علیه لبنان، اسرائیل قبل از شروع حملات هوایی فشرده خود، در رسانههای خود محتاط بود که پس از اسارت دو سرباز توسط حزبالله، این پاسخ را «محدود» اعلام کند. با این حال، تنها چند ساعت بعد، یک حمله هوایی گسترده علیه زیرساختهای لبنان که از قبل آماده شده بود، آغاز کرد.