مظفرالدین شاه نخستین فیلمساز تاریخ ایران

Rate this post

ورود سینما به ایران داستانی پر فراز و نشیبی دارد.  از تفریح شاهانه و اشرافی تا تلاش برای مردمی شدن و عبور از موانع فرهنگی و اجتماعی. این هنر نوپا، همزمان با تحولات سیاسی و اجتماعی ایران، راهی پرفراز و نشیب پیمود و سرانجام جای خود را در فرهنگ و زندگی مردم گشود؛ هرچند تا سال‌ها تنها قشر محدودی به آن دسترسی داشتند. سینمای ایران در دوره قاجار، آینه‌ای از جامعه‌ای در حال گذار بود؛ جامعه‌ای که میان سنت و تجدد، اشرافیت و مردم‌گرایی، و محدودیت و آزادی در نوسان بود و سینما یکی از مهم‌ترین نشانه‌های این گذار به شمار می‌رفت.

در واپسین سال‌های قرن نوزدهم، اختراع دستگاه کینوتوسکوپ توسط توماس ادیسون و سپس نمایش تصاویر متحرک توسط برادران لومیر، جهان را با پدیده‌ای شگفت‌انگیز به نام «سینما» آشنا کرد. این اختراع، نه تنها هنرهای نمایشی را متحول ساخت، بلکه به سرعت به یکی از مهم‌ترین و پرجاذبه‌ترین سرگرمی‌های عصر جدید بدل شد؛ تا جایی که به آن لقب «هنر هفتم» دادند. سینما با قدرتی بی‌سابقه مرزهای جغرافیایی را درنوردید و میلیون‌ها نفر را مجذوب خود کرد. برخلاف بسیاری از پدیده‌های نوین که پس از مدتی رنگ می‌بازند، سینما به سرعت جایگاهی جاودانه یافت و به بخش جدایی‌ناپذیر فرهنگ جهانی بدل شد.

ورود سینما به ایران؛ از فرنگ تا دربار

ایران که از دیرباز با هنرهای نمایشی مانند تعزیه و شبیه‌خوانی آشنا بود، خیلی زود با این پدیده جدید روبه‌رو شد. اما برخلاف بسیاری از کشورها که سینما ابتدا در میان مردم عادی رواج یافت، در ایران این هنر ابتدا از دربار شاهان قاجار سر برآورد.

در سال ۱۲۷۹ شمسی (۱۳۱۸ قمری)، مظفرالدین‌شاه قاجار در جریان سفرش به اروپا، در شهر کنترکسویل فرانسه با دستگاه سینماتوگراف آشنا شد. این دستگاه آن‌قدر شاه را شگفت‌زده کرد که بلافاصله دستور داد میرزا ابراهیم‌خان عکاس‌باشی یکی از آن‌ها را خریداری کند و طرز کارش را بیاموزد تا به ایران بیاورد. شاه این دستگاه را به عنوان سوغاتی برای زنان حرمسرای خود می‌خواست؛ غافل از آنکه این ابزار ساده، روزی به یکی از مهم‌ترین ابزارهای فرهنگی و اجتماعی ایران بدل خواهد شد.

به دستور مظفرالدین‌شاه، میرزا ابراهیم‌خان صحافباشی در همان فرانسه از مراسم کارناوال گل فیلم‌برداری کرد و نامش به عنوان نخستین فیلم‌بردار ایرانی ثبت شد. با بازگشت به ایران، سینماتوگراف نه در میان مردم، بلکه در محافل درباری و اشرافی به کار گرفته شد. فیلم‌هایی از زندگی زنان حرمسرا، خواجگان، مسافرت‌های شاه، شیرهای شاه در دوشان‌تپه و حتی مراسم سینه‌زنی تهیه و در اندرونی‌ها و خانه‌های شاهزادگان نمایش داده می‌شد. مظفرالدین‌شاه حتی خود دست به ساخت فیلم زد و نخستین فیلم فارسی را از زندگی خواجه‌های درباری کارگردانی کرد.

سینما و انقلاب مشروطه

چند سال بعد، با آغاز انقلاب مشروطیت و دگرگونی‌های فکری جامعه، استفاده از سینماتوگراف شکل عمومی‌تری به خود گرفت. در سال ۱۳۲۶ قمری (۱۲۸۷ شمسی)، نخستین اعلان رسمی درباره نمایش فیلم در جراید منتشر شد. در این اعلان، مردم به تماشای «پرده‌های تماشایی سینماتوگراف» در مغازه‌ای واقع در خیابان ناصری دعوت شدند.

پیش از این، میرزا ابراهیم‌خان صحافباشی، مردی آزادی‌خواه و آشنا با کاربرد مردمی سینما، سالنی در خیابان چراغ‌گاز تهران افتتاح کرده بود و فیلم‌های کمدی و خبری کوتاه نمایش می‌داد. او که از تأثیر سینما بر ترویج افکار آزادی‌خواهانه آگاه بود، تلاش داشت این هنر را به ابزاری برای آگاهی‌بخشی و بیداری اجتماعی بدل کند.

با این حال، عمر سالن صحافباشی کوتاه بود. نمایش فیلم‌هایی چون جنگ ترانسوال آفریقای جنوبی و فیلم‌های خبری، دولت را نگران کرد و به تبعید صحافباشی و مصادره وسایل سالن انجامید. او ناچار به بیابانک، جندق، کربلا و سپس هندوستان رفت. جالب آنکه رسیدن او به هندوستان همزمان با به توپ بستن مجلس توسط نیروهای محمدعلی‌شاه بود.

در این دوران، سینما به ابزاری برای دو قطب متضاد فکری بدل شد: انقلابیون مشروطه از آن برای آگاهی‌بخشی و مستبدان برای مستندسازی وقایع به نفع خود استفاده می‌کردند. حتی مهاجرین ایرانی که پس از به توپ بستن مجلس از کشور گریخته بودند، فیلم‌هایی درباره انقلاب مشروطه، مبارزات ستارخان و قیام مردم تهیه و در خارج از کشور نمایش می‌دادند. از سوی دیگر، فیلم‌سازان روسی نیز برای محمدعلی‌شاه از وقایع و برخوردهای طرفین فیلم‌برداری می‌کردند. بسیاری از این فیلم‌ها بعدها گم شد یا از میان رفت.

مستندسازان خارجی و ایران

در همین سال‌ها، اروپاییان و آمریکاییانی که به ایران سفر می‌کردند یا از این کشور عبور می‌کردند، نیز صحنه‌هایی مستند از ایران تهیه کردند. از جمله برادران انگلیسی که فیلمی از حفر چاه مسجدسلیمان و کارگران بختیاری ساختند و دو آمریکایی به نام کوپر و شودزاک که از کوچ ایل بختیاری فیلم‌برداری کردند. این فیلم‌ها عمدتاً در خارج از کشور نمایش داده می‌شد و تأثیر مستقیمی بر جامعه ایرانی نداشت.

با پیروزی مشروطه‌خواهان و فتح تهران، سینما جایگاه جدی‌تری یافت و سالن‌هایی در شهرهای بزرگ تأسیس شد. اما جالب آنکه نخستین سالن‌های سینما در ایران نه توسط ایرانیان مسلمان، بلکه توسط اقلیت‌های دینی و خارجی‌ها ایجاد شد.

نخستین فردی که به صورت حرفه‌ای سالن سینما دایر کرد، روسی‌خان بود؛ مردی با اصالت انگلیسی-روسی که در دربار قاجار به عکاس‌باشی معروف بود. او در سال ۱۲۸۵ شمسی با خرید دستگاه نمایش و فیلم از کمپانی پاته، نمایش فیلم‌های کمدی را در اندرون شاهی و خانه‌های اعیان آغاز کرد. سپس سالنی در خیابان علاءالدوله (فردوسی فعلی) افتتاح کرد و فیلم‌هایی عمدتاً روسی نمایش می‌داد. حمایت روس‌ها و لیاخوف باعث شد مخالفت‌های ایرانیان تأثیری بر کار او نداشته باشد. با قدرت گرفتن انقلابیون، سالن روسی‌خان گاه توسط مجاهدین اشغال و فیلم‌های انقلابی نمایش داده می‌شد و گاه توسط قزاق‌های روسی تصرف و فیلم‌های مطلوب روس‌ها پخش می‌شد.

به زودی افراد دیگری نیز به این صنعت نوپا جذب شدند. از جمله آقایوف (تاجرباشی) که در خیابان چراغ‌گاز و سپس ناصرخسرو سالن‌هایی برای نمایش فیلم تأسیس کرد. رقابت میان او و روسی‌خان گاه به درگیری و حتی زندان کشید، اما پس از آزادی، روسی‌خان با حمایت لیاخوف سالن جدیدی در بازارچه قوام (دروازه قزوین) افتتاح کرد. سرانجام با شکست محمدعلی‌شاه و پناهندگی او به روسیه، روسی‌خان نیز ایران را ترک کرد و به فرانسه رفت.

مردمی شدن سینما

در این میان، تنها کسی که توانست سینما را به معنای واقعی مردمی کند، آرداشس باتماگرایان (اردشیرخان ارمنی) بود. او در سال ۱۲۹۱ شمسی در خیابان علاءالدوله سالن سینما افتتاح کرد و با پخش سریال‌های محبوبی چون «تارزان» و استفاده از مترجم و نوازنده برای توضیح و موسیقی فیلم‌ها، نقش مهمی در مردمی شدن سینما ایفا کرد. اردشیرخان با ایجاد بوفه و ارائه خوراکی و نوشیدنی، سالن سینما را به تفریحی خانوادگی بدل ساخت.

در ادامه، سالن‌های جدیدی چون «مدرن سینما» و «خورشید» نیز افتتاح شد، اما به دلیل مشکلات با نظمیه، برخی از آن‌ها تعطیل گردید. ضعف حمل و نقل و دشواری واردات فیلم باعث شد اغلب فیلم‌ها تکراری باشد و سالن‌ها فقط یک سانس در روز فعالیت کنند.

تلاش برای جذب تماشاگران زن؛ سینماهای ویژه بانوان

رکود سالن‌های سینما سینماداران را به فکر جذب تماشاگران جدید انداخت. آن‌ها روش‌هایی چون استخدام مترجم شوخ‌طبع، گروه نوازنده، ارائه بستنی و لیموناد رایگان و حتی پذیرش روزنامه به جای بلیط را امتحان کردند. اما سالن‌ها همچنان خالی بود. در این دوران، برخی جوانان تحصیل‌کرده تصمیم گرفتند سالن‌های ویژه بانوان تأسیس کنند تا نیمی از جامعه را به سینما جذب کنند.

کلنل علینقی‌خان وزیری و خان‌بابا معتضدی از جمله این افراد بودند که سالن‌هایی مختص بانوان ایجاد کردند. خان‌بابا معتضدی درباره این اقدام می‌گوید: «در آن روزها هنوز بانوان به سالن سینما راه نداشتند، لذا من فیلم‌هایی را که خود تهیه کرده و یا از خارج آورده بودم در مجالس فامیلی برای بانوان نمایش می‌دادم. بعد با یکی از صاحبان سینما مذاکره کردم و به اتفاق سینمایی مختص بانوان درست کردیم.»

این سینما پس از مدتی به دلیل آتش‌سوزی تعطیل شد، اما تجربه آن راه را برای ایده سالن‌های مختلط باز کرد.

پس از ناکامی سینماهای ویژه بانوان، سینماداران تصمیم گرفتند در سالن‌های مختلط، مردان و زنان را در دو سوی سالن بنشانند. خان‌بابا معتضدی سالنی در میدان مخبرالدوله اجاره کرد و سینمای پری را افتتاح کرد. این ترفند مؤثر واقع شد و به تدریج سالن‌های مجلل‌تری چون گراند سینما با بخش ویژه بانوان افتتاح شد. پس از واقعه کشف حجاب در ۱۷ دی ۱۳۱۴، حضور زنان در سینماها عادی شد، گرچه همچنان سینما بیشتر در تهران و شهرهای بزرگ رواج داشت و اکثریت زنان جامعه، به ویژه پس از کشف حجاب، از حضور در مجامع عمومی و سینماها پرهیز می‌کردند.

Rate this post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *