وقتی مو طلاییها کودتا میکنند؛ روایت تاریک ملکه اعتضادی

ملکه اعتضادی یکی از چهرههای پرحاشیه و تأثیرگذار در دوران نخستوزیری محمد مصدق و پس از آن بود که در عرصههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران معاصر نقشهای متعددی ایفا کرد. او از نوادگان اعتضادالسلطنه قاجار و از خانوادههای مرتبط با سلسله قاجار بود که زندگیاش با فراز و فرودهای سهمگین تاریخ ایران، به ویژه در دوران پهلوی، وقایع شهر نو و کودتای ۲۸ مرداد گره خورد.
اعتضادی دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی خود را در تهران گذراند و از همان ابتدا سرشتی جاهطلب و مستقل داشت. پس از پایان تحصیلات دبیرستان و اخذ مدرک در تهران، به فرانسه رفت تا تحصیلات خود را ادامه دهد. پس از مدتی علاقهاش به طراحی مد و لباس، وی را به آمریکا کشاند؛ او در ایالت اوکلند کالیفرنیا، سپس دانشگاه سیراکیوز و نیویورک در رشته خیاطی و طراحی مد تحصیل کرد و موفق به کسب عنوان «ملکه هوش» در نیویورک شد. تجربیاتی که در یکی از بزرگترین کمپانیهای فیلمسازی آن زمان، مترو گلدوین مایر (MGM)، به عنوان طراح لباس کسب کرد، به گسترش تجربیات هنری و فرهنگی او کمک فراوانی کرد.
پس از طلاق نخستین ازدواج، اعتضادی در مسیر سفر دریایی با مردی ایرانی آشنا شد و با او ازدواج کرد. زندگی مشترک آنها در سیراکیوز و سپس نیویورک با مشکل مالی مواجه شد و او مجبور شد برای تأمین هزینهها در مشاغل مختلفی از پیشخدمتی تا منشیگری مشغول به کار شود.
بازگشت او به تهران همراه با ثبات نسبی اقتصادی و رفع آشفتگیها، فصل جدیدی در زندگیاش بود. در این دوران، یکی از مدرنترین سالنهای خیاطی و مد زنانه را تأسیس کرد و به فعالیتهای فرهنگی نظیر نویسندگی، شاعری و روزنامهنگاری پرداخت. همچنین از بنیانگذاران مجله «بانوان ایران» شناخته میشود.
فعالیتهای سیاسی و نقش ملکه اعتضادی در رویدادهای مهم
فعالیت سیاسی ملکه اعتضادی زمانی آغاز شد که در سیر رویدادهای حساس بعد از ۹ اسفند ۱۳۳۱، به ویژه در تظاهرات طرفداران شاه در مقابل دولت ملی دکتر مصدق، مشارکت چشمگیری داشت. او با ایجاد ارتباط و همکاری با زنان طبقات پایین و ساکنان شهر نو، که محل زندگی طبقات فرودست و فعالیت نیروهای سیاسی و اجتماعی پرنفوذی بود، خود را به عنوان رهبری جدی در این حوزه معرفی کرد.
پس از ناکامی کودتای ۹ اسفند و احضار اراذل و اوباش به دادگاه، وی حزب «ذوالفقار» را به منظور حمایت از محمدرضا شاه و نظام سلطنتی پایهگذاری کرد. این حزب در مقابله با ناامنی و شورشهای طرفداران مصدق نقش داشت و اعضای آن عمدتاً از تهیدستان، زنان جنوب شهر و فعالان شهر نو برگرفته شده بودند.
حزب ذوالفقار در دورانی که تهران محل درگیری میان مخالفان و طرفداران شاه بود، رهبری و مشارکت در تعداد زیادی تظاهرات حکومتی را بر عهده داشت. اعضای آن پرچم ایران و عکسهای شاه را در خیابانها به دست داشتند و شعارهایی علیه مصدق و حزب توده سر میدادند. گزارشهایی وجود دارد که اعتضادی در بازداشت به اعتصاب غذا دست زده و پس از آزادی، فعالیتهای سیاسیاش را با قدرت بیشتری ادامه داد.
اوج فعالیتهای سیاسی ملکه اعتضادی را باید در کودتای ۲۸ مرداد دانست؛ جایی که حزب ذوالفقار زیر نظر او، زنان و مردان شهر نو را برای بسیج در حمایت از شاه و مقابله با دولت مصدق سازماندهی کرد. حضور اعتضادی و فرماندهی او در صفوف تظاهرات، حمله به خانهها و ادارات طرفداران ملی و تسخیر رادیو تهران نقش کلیدی و عملی داشت. او پس از سقوط دولت مصدق، اقدامات آنها را عملی و سازماندهیشده خواند که منجر به موفقیت کودتا شد و دربار پاداش و امتیازات بسیاری به او داد.
از دیدگاه او، مصدق را باید مسئول اختلافات داخلی، بد مدیریتی اقتصادی، مماشات با حزب توده و اخراج مدیران شایسته دانست که باعث تضعیف امنیت و ثبات کشور شده بود. اعتضادی در کتاب «اعترافات من» این مواضع خود را به تفصیل بیان کرده است.
در جریان دادگاه ملکه اعتضادی، که در زمره فعالان سیاسی و همدستان کودتا علیه مصدق بود، اتفاقی طنزآمیز میان او و دکتر محمد مصدق رخ داد که سالها میان تاریخنگاران و شاهدان آن زمان نقل شده است. روزی در جلسه دادگاه، ملکه اعتضادی که آگاه بود مصدق به سبب سن و فشارهای سیاسی کمی دستش میلرزید، با کنایه به او گفت: «آقای دکتر مصدق! شما که ادعا میکردید بیدی نیستید که از این بادهای دادگاه بلرزید، پس چرا الان دستتان میلرزد؟!» مصدق که به سرعت این نیشخند سیاسی را درک کرد، با طنزی ظریف و زباندانی متبسم پاسخ داد: «خانم! منارجنبان اصفهان سالهاست میلرزد اما پابرجا و استوار مانده است.» این جواب موجی از خنده و تحسین حضار دادگاه را به همراه داشت و ملکه اعتضادی که انتظار چنین پاسخ زیرکانهای را نداشت، سرافکنده و نادم به جای خود بازگشت.
پس از کودتا و تثبیت حکومت سلطنتی، حزب ذوالفقار به فعالیت محدودتری پرداخت؛ به حدی که در دهه ۴۰ شمسی، ملکه اعتضادی داوطلب نمایندگی مجلس شد و خود را به عنوان رهبر رسمی حزب معرفی کرد. طبق برخی گزارشها، فعالیتهای حزب و اعضای آن همچنان تا پایان دوران پهلوی در جنوب تهران ادامه داشت.
قدرت و نفوذ ملکه اعتضادی در شهر نو
بدون شک، ملکه اعتضادی یکی از تأثیرگذارترین و شناختهشدهترین خانمرئیسهای شهر نو تهران به شمار میرود. شهر نو، محلهای بود که به عنوان مرکز فعالیتهای روسپیگری، قاچاق و جرم در دوران پهلوی شناخته میشد و به دلیل پیچیدگی و گستردگی فعالیتها، مدیریتی سازمانیافته و دقیق نیاز داشت.
اعتضادی مسئولیت بخش عمدهای از سازماندهی و نظمبخشی به شهر نو را بر عهده داشت. او قوانین، تقسیم وظایف و روابط میان زنان و دیگر عوامل شهر نو را تنظیم میکرد و به عنوان رابطی میان دولت، پلیس، رجال سیاسی و ساکنان عمل نمود. به واسطه نفوذ گسترده و ارتباطاتش، توانست این محله را به مرکز ثروت و قدرت جنوب شهر تبدیل کند و شبکه وسیعی از زنان، قماربازان و اراذل و اوباش تحت فرمانش قرار گرفتند.
این خانمرئیسها تقریباً زندگی صدها زن را در دست داشتند و ارتباط نزدیک با نهادهای قدرت از جمله دربار و شهربانی داشتند، که این ارتباط باعث بهرهگیری آنان در امور سیاسی و اقتصادی شد. استفاده از ابزارهایی نظیر اخذ سفته و گرو گذاشتن زنان رایج بود و بسیاری از زنان به دلایل متعدد در این سیستم گرفتار شده و تحت مدیریت قرار داشتند.
نقش ملکه اعتضادی در تحرکات سیاسی بخصوص کودتای ۲۸ مرداد بسیار برجسته بود. او با بسیج هزاران زن شهر نو و قراردادن آنان در صفوف تظاهرکنندگان و تحریک اراذل برای اقدامات تهاجمی علیه مخالفان، نقش تعیینکنندهای ایفا کرد. در حقیقت حضور چهرهای مانند او که با چادر بر کمر روی جیپ ایستاده و جمعیت مشتاق را هیجانزده میکرد، یکی از نمادهای کودتا در آن روزها بود. حتی گفته شده برای شرکت هر زن در تظاهرات مبلغی معادل ۵۰ تومان پرداخت میشد.
پس از موفقیت کودتا، دولت برای جبران اقدامات آنان دیوارکشی اطراف شهر نو را انجام داد، امنیت بیشتری برقرار کرد و به برخی خانمرئیسها امتیازات و پاداشهای مالی داد. اعتضادی نیز برای مدتی سهامدار بانک ایران و ژاپن شد و به کسب درآمد چشمگیر پرداخت.
ملکه اعتضادی در زمینه نویسندگی هم فعال بود و پنج کتاب منتشر کرده که شامل خاطرات، داستان، شعر و اعترافات زندگیاش است. از جمله آثار شناخته شده او:
- «اعترافات من»
- مجموعه شعر «گلهای من»
- داستانهای پاورقی با عنوان «مو طلایی شهر ما»
درباره سالها و نحوه مرگ ملکه اعتضادی اطلاعات دقیقی وجود ندارد، اما شواهد حاکی از آن است که پس از کودتا و کسب ثروت و نفوذ، به تدریج از عرصه عمومی کنار کشیده و عمر خود را در انزوا و دوری از فضای اجتماعی سیاسی سپری کرد. اسناد ساواک از اقامت او پس از کودتا خبر میدهند اما جزئیات بیشتری از سرنوشت نهایی و تاریخ فوت در دست نیست.