پدیده لوئیجی مانجونه؛ رابین هود زمانه | قاتلی که محبوب آمریکاییها شد

لوئیجی مانجونه، 26 ساله، متهم به قتل برایان تامپسون، مدیرعامل یونایتد هلث در مقابل هتلی در منهتن است. این قتل به دلیل استفاده از سلاح چاپ سهبعدی و برنامهریزی دقیق، توجه زیادی را به خود جلب کرد. پنج روز پس از قتل، مانجونه در رستورانی در آلتونا، پنسیلوانیا بازداشت شد. در کولهپشتی او یک سلاح چاپ سهبعدی، صدا خفهکن، اسناد جعلی و یادداشتی دستنویس یافت شد که در آن به «فساد» شرکتهای بیمه درمانی اشاره کرده و نوشته بود: «این انگلها سزاوار این بودند.» پس از انتشار تصویر مانجونه، شبکههای اجتماعی بهسرعت واکنش نشان دادند. حساب کاربری او در توئیتر که پیش از بازداشت تنها 60 دنبالکننده داشت، در عرض چند دقیقه به بیش از نیم میلیون دنبالکننده رسید تا اینکه حسابش تعلیق شد.
یک قهرمان مردمی
مانجونه به سرعت به یک قهرمان مردمی تبدیل شد. جمعآوری 150 هزار دلار برای دفاع قانونی او، درخواستهای زندان برای توقف ارسال نامههای حمایتی و شعارهای «لوئیجی را آزاد کنید» در خیابانهای نیویورک و حتی گلاسگو نشاندهنده محبوبیت او بود. این حمایتها او را به یک «رابینهود» تبدیل کرد که علیه سیستم ناکارآمد بیمه درمانی آمریکا اقدام کرده است.

جذابیت ظاهری مانجونه همچون تحصیلات برجسته (فارغالتحصیل علوم کامپیوتر) و پیشینه خانوادگی ثروتمندش به محبوبیت او دامن زد.
یک قاتل خوشتیپ
جذابیت ظاهری مانجونه، تحصیلات برجسته (فارغالتحصیل علوم کامپیوتر از دانشگاه پنسیلوانیا) و پیشینه خانوادگی ثروتمندش (خانوادهای با امپراتوری املاک و مستغلات و رسانههای محافظهکار در مریلند) به محبوبیت او دامن زد. شبکههای اجتماعی پر از میمهایی درباره ظاهر، علایق موسیقیایی و حتی زندگی شخصی او شد. مقایسه مانجونه با دیگر قاتلان سفیدپوست مانند پاتریک کروسیوس (قاتل 23 نفر در الپاسو) هم جالب توجه است. در حالی که کروسیوس بهعنوان «جوانی معمولی» توصیف شد، مانجونه بهعنوان «شروری از گاتهام» به تصویر کشیده شد، که نشاندهنده تأثیر ظاهر و پیشینه اجتماعی در روایتهای رسانهای است.
شورش علیه نظام درمانی آمریکا
مانجونه از بیماری مشکل ستون فقرات رنج میبرد که نیازمند جراحی گرانقیمت بود. این تجربه شخصی احتمالاً به خشم او نسبت به سیستم بیمه درمانی دامن زد. یادداشتهای یافتشده در اختیار مانجونه و نوشتههای روی پوکههای گلوله («تأخیر»، «انکار»، «دفاع») به شعار معروف منتقدان صنعت بیمه اشاره دارد که شرکتها از این تاکتیکها برای رد ادعاهای مشتریان استفاده میکنند. این موضوع باعث شد بسیاری از آمریکاییهایی که از سیستم بیمه درمانی ناراضی بودند، با او همذاتپنداری کنند. مانجونه در شبکههای اجتماعی به موضوعاتی مانند تأثیر منفی فناوری، سلامت روان و انتقاد از سرمایهداری ابراز علاقه کرده بود.
در کمال خونسردی
جوزف ریچاردسون، استاد مطالعات آفریقایی آمریکایی به گاردین میگوید واکنشهای همدلانه به مانجونه نمونهای از «امتیاز سفیدپوستی» است. او معتقد است اگر مانجونه سیاهپوست بود، روایت رسانهای و عمومی کاملاً متفاوت میبود. این واقعه شکافهای عمیق سیاسی و اجتماعی را در آمریکا نشان داد. در حالی که برخی مانجونه را بهعنوان یک «قهرمان» علیه شرکتهای بیمه میدیدند، دیگران او را یک تروریست یا قاتل خونسرد میدانستند. حمایت گسترده از او، از جمله میمها، آهنگها، و محصولات تجاری با تصویرش (مانند تیشرت و لیوان)، نشاندهنده نارضایتی عمیق از سیستم درمانی خصوصی است.
سرنوشت او چه میشود
مانجونه با اتهامات متعددی از جمله قتل درجه یک و دو، تروریسم و جرائم مرتبط با سلاح مواجه است. او در دو پرونده موازی (فدرال و ایالتی) محاکمه میشود. در سطح فدرال، دادستان کل پم باندی درخواست مجازات اعدام کرده است، در حالی که در ایالت نیویورک، حداکثر مجازات حبس ابد است. وکلای او معتقدند که پوشش رسانهای گسترده و نمایش عمومی او (مانند انتقالش با هلیکوپتر و همراهی پلیس در حضور شهردار نیویورک) میتواند شانس محاکمه عادلانه را کاهش دهد.