چرا نباید از واژه «شیطون» برای کودکان استفاده کنیم؟

در فرهنگ امروزی، استفاده از واژه «شیطون» برای توصیف رفتار کودکان به موضوعی بحثبرانگیز تبدیل شده است. برخی از والدین، مربیان و روانشناسان معتقدند که این واژه میتواند به اعتمادبهنفس کودکان آسیب برساند و برچسب منفی به آنها بزند. اما برخی استدلال میکنند که کنار گذاشتن کامل این واژه ممکن است بیش از حد محتاطانه باشد و استفاده درست از آن میتواند به آموزش کودکان کمک کند.
چرا «شیطون» جنجالی شده است؟
در سالهای اخیر، جنبشهای تربیتی مدرن بر ترویج زبان مثبت در تعامل با کودکان تأکید کردهاند. به جای استفاده از واژههایی مانند «شیطون» یا «شر»، والدین و معلمان تشویق میشوند که رفتارهای نامناسب را بهصورت توصیفی و بدون قضاوت توصیف کنند، مثلا بگویند «این رفتار مناسب نبود» به جای «تو شیطون هستی». این رویکرد ریشه در تحقیقات روانشناسی دارد که نشان میدهد برچسبهای منفی میتوانند بر عزتنفس کودکان تأثیر بگذارند و آنها را به سمت رفتارهای منفیتر سوق دهند.
با این حال، برخی معتقدند این دیدگاه بیش از حد سادهانگارانه است. واژه «شیطون» در فرهنگ عامه و ادبیات کودکان، از داستانهای کلاسیک برای توصیف رفتارهای بازیگوشانه و گاهی نافرمانانه کودکان به کار رفته است. این واژه اغلب بار منفی سنگینی ندارد، بلکه به رفتارهایی اشاره میکند که از سر کنجکاوی یا عدم آگاهی انجام میشوند.
مزایای استفاده از واژه «شیطون»
واژه «شیطون» میتواند ابزاری مفید در تربیت کودکان باشد، بهویژه زمانی که با لحن مناسب و در زمینهای محبتآمیز استفاده شود. این واژه میتواند به کودکان کمک کند تا مرزهای رفتاری را درک کنند، بدون اینکه احساس کنند هویتشان مورد حمله قرار گرفته است. برای مثال، گفتن «این کار شیطنتآمیز بود» به جای «تو شر هستی» میتواند رفتار را از شخصیت کودک جدا کند و به او فرصت اصلاح دهد. علاوه بر این، کودکان اغلب به زبان ساده و مستقیم بهتر پاسخ میدهند. واژه «شیطون» در مقایسه با توضیحات طولانی و پیچیده، مفهومی روشن و قابلفهم برای کودکان خردسال ارائه میدهد. به گفته یک معلم پیشدبستانی «بچهها وقتی میگوییم این کار شیطنتآمیز بود، سریعتر متوجه میشوند که رفتارشان نامناسب بوده، بدون اینکه احساس کنند مورد قضاوت شخصی قرار گرفتهاند.»
ریشههای فرهنگی و زبانی
واژه «شیطون» در زبان انگلیسی سابقهای طولانی دارد و در گذشته معنای قویتری داشته است، بهطوری که گاهی به رفتارهای غیراخلاقی یا گناهآلود اشاره میکرد. اما در استفاده مدرن، این واژه اغلب برای توصیف رفتارهای بازیگوشانه و بیضرر به کار میرود، مانند وقتی کودکی بدون اجازه شیرینی میخورد یا روی دیوار نقاشی میکشد. کنار گذاشتن این واژه به دلیل ترس از آسیب روانی، بخشی از غنای زبانی و فرهنگی را از بین میبرد.
چالشهای رویکرد بیش از حد مثبت
کارشناسان تربیت کودک به انتقاد از رویکردهای تربیتی بیش از حد مثبت میپردازند که هرگونه انتقاد یا توصیف منفی از رفتار کودکان را ممنوع میکنند. آنها معتقدند این رویکرد میتواند کودکان را از یادگیری پیامدهای اعمالشان محروم کند. کودکان باید درک کنند که برخی رفتارها ناپذیرفتنی هستند و استفاده از واژهای مانند «شیطون» میتواند این پیام را به شکلی ملایم و قابلفهم منتقل کند.
به گفته یک روانشناس کودک «کودکان نیاز دارند که مرزهای اجتماعی را بیاموزند و گاهی اوقات یک واژه ساده مانند «شیطون» میتواند به آنها کمک کند تا تفاوت بین رفتار درست و نادرست را تشخیص دهند، بدون اینکه احساس گناه یا شرم بیش از حد کنند.»
یک تربیت متعادل
کارشناسان تأکید میکنند که مسئله اصلی در استفاده از واژه «شیطون» یا هر واژه دیگری، نحوه بهکارگیری آن است. لحن، زمینه و رابطه بین والدین و کودک نقش مهمی در تأثیر این واژه دارد. اگر این واژه با محبت و بهعنوان بخشی از یک گفتوگوی تربیتی استفاده شود، میتواند ابزاری مؤثر باشد. اما اگر با خشم یا تحقیر به کار رود، ممکن است تأثیر منفی داشته باشد.