فتوحات فراموش‌شده عباس میرزا در نبرد با روس ها؛ پیروزی‌هایی که تاریخ کمتر به آن‌ها پرداخته است

Rate this post

در تاریخ ایران، همواره شکست‌های تلخ و سنگین ایران در دو جنگ با روسیه مورد توجه و بحث بسیار قرار گرفته است؛ رویدادهایی که منجر به از دست رفتن بخش‌های وسیعی از سرزمین‌های قفقاز شد و همواره در حافظه تاریخی ملت ایران به عنوان نقطه‌ای تلخ باقی مانده است. با این حال، کمتر به این نکته پرداخته می‌شود که در برخی مقاطع، به‌ویژه در آغاز جنگ دوم ایران و روس، سپاه ایران به فرماندهی عباس میرزا فتوحات چشمگیری به دست آورد و موفق شد مناطق مهمی را از سیطره روس‌ها خارج کند. این پیروزی‌ها، حاصل شجاعت، تدبیر و اصلاحات نظامی عباس میرزا بود که توانست روحیه تازه‌ای به ارتش ایران ببخشد و امید به پیروزی را در دل مردم زنده کند. اگر دربار فتحعلی‌شاه قاجار حمایت بیشتری از ولیعهد و سپاه او به عمل می‌آورد و بدخواهان و مخالفان داخلی دست از کینه‌توزی و کارشکنی علیه عباس میرزا برمی‌داشتند، بی‌تردید امکان آن وجود داشت که سرنوشت این نبردها به سود ایران تغییر کند و از تکرار فاجعه‌های بعدی جلوگیری شود. تاریخ، گواه آن است که اتحاد و حمایت از رهبران شایسته، می‌تواند حتی در سخت‌ترین شرایط، ورق را به نفع ملت برگرداند.

نبرد اچمیادزین(۱۲۱۹ هجری قمری)

نبرد اچمیادزین در ژوئن ۱۸۰۴ (جمادی‌الاولی ۱۲۱۹ هجری قمری) میان ارتش ۵٬۰۰۰ نفره روسیه به فرماندهی پاول سیسیانوف و ارتش ۲۰٬۰۰۰ نفره ایران به رهبری عباس میرزا رخ داد. پس از سقوط گنجه به دست روس‌ها و قتل‌عام گسترده مردم آن شهر، سیسیانوف به سوی ایروان حرکت کرد تا این شهر راهبردی را تصرف کند. ایرانیان با اطلاع از این تهدید، در نزدیکی اچمیادزین (مرکز مذهبی ارامنه) موضع گرفتند. نبرد سه روز به طول انجامید و توپخانه روس‌ها تلفات قابل توجهی به ارتش سنتی ایران وارد کرد؛ اما ایرانیان با استفاده از تاکتیک محاصره و قطع خطوط تدارکاتی، روس‌ها را در تنگنا قرار دادند و مانع از رسیدن آذوقه و کمک به آن‌ها شدند. این فشارها سیسیانوف را ناچار به عقب‌نشینی کرد و روس‌ها نتوانستند اچمیادزین را تصرف کنند. این عقب‌نشینی، یک موفقیت تدافعی برای ایران محسوب می‌شود و نشان داد که ارتش سنتی ایران، حتی بدون تجهیزات مدرن، قادر است با تاکتیک‌های محلی روس‌ها را متوقف کند. با این حال، ایرانیان به سبک سنتی خود اجازه دادند روس‌ها عقب‌نشینی کنند و از فرصت برای ضربه نهایی استفاده نکردند. چند روز بعد، روس‌ها با نیرویی دیگر بازگشتند و موفق شدند اچمیادزین را غافلگیرانه تصرف و غارت کنند. با این وجود، نبرد نخستین اچمیادزین یکی از معدود موفقیت‌های مقطعی ایران در جنگ اول با روسیه بود که توانستند با بهره‌گیری از برتری عددی و تاکتیک محاصره، دشمن را به عقب‌نشینی وادار کنند و از سقوط شهر جلوگیری نمایند.

محاصره ایروان (۱۲۱۹ هجری قمری)

محاصره ایروان از ژوئیه تا سپتامبر ۱۸۰۴ (شوال تا ذی‌الحجه ۱۲۱۹ هجری قمری)به وقوع پیوست و یکی از مهم‌ترین مقاومت‌های ایرانیان در برابر روس‌ها بود. پس از شکست روس‌ها در اچمیادزین، سیسیانوف با ارتشی متشکل از ۳٬۰۰۰ تا ۲۰٬۰۰۰ نفر و نیروهای کمکی گرجی و ارمنی، شهر ایروان را محاصره کرد. در داخل قلعه ایروان، حدود ۶٬۰۰۰ تا ۷٬۰۰۰ سرباز ایرانی مقاومت می‌کردند و در بیرون از قلعه نیز ۱۸٬۰۰۰ سواره‌نظام ایرانی خطوط تدارکاتی روس‌ها را قطع و آن‌ها را محاصره کردند. ایرانیان با شجاعت و تاکتیک‌های مؤثر، مانع از رسیدن آذوقه و نیروهای کمکی به روس‌ها شدند و حتی برای افزایش فشار، مزارع گندم اطراف را سوزاندند تا دشمن را از منابع غذایی محروم کنند. در یکی از عملیات‌ها، ۶٬۰۰۰ سرباز ایرانی یک گروه ۲۰۰ نفره روس را که برای تأمین آذوقه اعزام شده بودند، محاصره و اکثر آن‌ها را کشتند یا به اسارت گرفتند. در همین زمان، شورش‌هایی نیز در گرجستان علیه روس‌ها رخ داد که فشار را بر سیسیانوف افزایش داد. سرانجام، پس از سه ماه مقاومت و کمبود شدید تدارکات، پنج نفر از شش ژنرال روس به شکست طرح سیسیانوف اذعان کردند و او را مجبور به عقب‌نشینی کردند. روس‌ها در مسیر بازگشت، نیمی از نیروهای خود را از دست دادند. این محاصره، یکی از موفق‌ترین دفاع‌های ایران در برابر روسیه بود و نشان داد که با تاکتیک‌های مناسب و حمایت مردمی، می‌توان ارتش مدرن روسیه را نیز متوقف کرد.

نبرد تالش (۱۲۴۱ هجری قمری)

در آغاز جنگ دوم ایران و روس، نبرد تالش یکی از نخستین رویارویی‌های موفق ایرانیان بود. در تابستان ۱۸۲۶، با آغاز حمله ایران، مردم مسلمان منطقه تالش علیه نیروهای روسی قیام کردند و نیروهای ایرانی با حمایت مردم محلی، به سرعت وارد عمل شدند. در روزهای ۲۵ و ۲۶ ژوئیه، نیروهای ایرانی و روسی در تالش درگیر شدند. ایرانیان با بهره‌گیری از برتری عددی و حمایت مردمی، موفق شدند مواضع روس‌ها را در این منطقه به شدت تضعیف کرده و آن‌ها را وادار به عقب‌نشینی کنند. این نبرد نه تنها باعث آزادسازی تالش شد، بلکه روحیه نیروهای ایرانی و مردم منطقه را نیز تقویت کرد و زمینه‌ساز پیشروی‌های بعدی ایرانیان در قفقاز گردید. پیروزی در تالش، به روس‌ها نشان داد که حضورشان در قفقاز با مقاومت جدی مردمی و نظامی روبه‌رو است و امنیت مواضع آن‌ها به شدت تهدید می‌شود. این نبرد همچنین به دیگر مناطق قفقاز پیام داد که با اتحاد و همکاری با نیروهای ایرانی، می‌توان روس‌ها را شکست داد و مناطق اشغالی را بازپس گرفت.

نبرد پامبک و شورگول (ذی‌القعده ۱۲۴۱ هجری قمری)

در ادامه حملات موفق ایرانیان در تابستان ۱۸۲۶، نبردهای پامبک و شورگول در شمال ایروان رخ داد. سردار ایرانی با استفاده از فرصت غافلگیری و ضعف آمادگی روس‌ها، موفق شد این مناطق راهبردی را تصرف کند. در این نبردها، نیروهای ایرانی با حملات سریع و هماهنگ، روس‌ها را وادار به عقب‌نشینی کردند و آن‌ها را تا نزدیکی تفلیس عقب راندند. همزمان، حسن‌خان سری اصلان، برادر سردار، حملات دیگری در شمال انجام داد و فشار را بر روس‌ها افزایش داد. این پیروزی‌ها باعث شد روس‌ها بخش قابل توجهی از مواضع خود را در قفقاز از دست بدهند و برای مدتی کنترل مناطق شمالی ارمنستان و گرجستان به دست ایرانیان بیفتد. این نبردها نشان‌دهنده توانایی ایرانیان در بهره‌گیری از فرصت‌های تاکتیکی و استفاده از ضعف دشمن بود. با این حال، عدم تداوم حملات و ورود نیروهای تازه‌نفس روس، مانع از تثبیت این پیروزی‌ها شد.

بازپس‌گیری باش‌آبران (ذی‌الحجه ۱۲۴۱ هجری قمری)

در اوایل اوت ۱۸۲۶، سردار ایرانی موفق شد منطقه باش‌آبران را از روس‌ها بازپس گیرد. این عملیات با حمله ناگهانی و استفاده از نیروهای محلی و سواره‌نظام انجام شد. پس از تصرف باش‌آبران، نبردهایی در گیومری میان نیروهای ایرانی و روسی درگرفت. پیروزی در باش‌آبران اهمیت راهبردی داشت، زیرا این منطقه یکی از مسیرهای اصلی تدارکاتی و ارتباطی روس‌ها در قفقاز بود. بازپس‌گیری این منطقه، خطوط ارتباطی روس‌ها را مختل کرد و آن‌ها را مجبور به عقب‌نشینی به سمت شمال کرد. این موفقیت، روحیه نیروهای ایرانی را بالا برد و زمینه‌ساز پیشروی‌های بعدی در قفقاز شد. با این حال، فشار روس‌ها و ورود نیروهای تازه‌نفس، مانع از تثبیت کامل دستاوردهای ایرانیان گردید.

فتح لنکران و سالیان (ذی‌الحجه ۱۲۴۱ هجری قمری)

در ۱۲ اوت ۱۸۲۶، نیروهای ایرانی موفق شدند دو شهر مهم لنکران و سالیان را تصرف کنند. این عملیات با مشارکت نیروهای مردمی و حمایت ساکنان مسلمان منطقه انجام شد. لنکران و سالیان از نظر جغرافیایی و اقتصادی اهمیت زیادی داشتند و کنترل آن‌ها به معنای تسلط بر بخش‌هایی از کرانه دریای خزر و مسیرهای تجاری منطقه بود. تصرف این شهرها به روس‌ها ضربه سنگینی وارد کرد و خطوط ارتباطی و تدارکاتی آن‌ها را در جنوب قفقاز مختل ساخت. این پیروزی‌ها نشان‌دهنده هماهنگی خوب میان نیروهای نظامی و مردم محلی و توانایی ایرانیان در بهره‌گیری از فرصت‌های مقطعی بود. با این حال، روس‌ها با اعزام نیروهای تازه‌نفس و استفاده از برتری نظامی خود، در ادامه موفق شدند این مناطق را بازپس گیرند.

کمین و نابودی گردان ۸۰۰ نفری روس‌ها توسط عباس میرزا

یکی از چشمگیرترین موفقیت‌های مقطعی ایرانیان در جنگ دوم، کمین و نابودی یک گردان ۸۰۰ نفری روس به رهبری عباس میرزا بود. در این عملیات، سپاه ۳۵٬۰۰۰ نفری عباس میرزا موفق شد این گردان روس را در مسیر حرکت غافلگیر کند و به طور کامل نابود سازد. ۴۰۰ نفر از سربازان روس کشته و سرهای آنان به اردوی فتحعلی‌شاه در اردبیل ارسال شد؛ ۴۰۰ نفر دیگر نیز اسیر شدند که در میان آن‌ها فرمانده گردان، ۱۷ افسر و دو توپ جنگی وجود داشت. اسیران و غنایم به تبریز منتقل شدند. این عملیات نه تنها ضربه سنگینی به روحیه و توان رزمی روس‌ها وارد کرد، بلکه نشان داد که با تاکتیک‌های کمین و استفاده از برتری عددی می‌توان حتی واحدهای منظم و مجهز روس را نیز شکست داد. این پیروزی، یکی از نقاط عطف مقطعی جنگ دوم بود که قدرت عباس میرزا و ارتش ایران را به نمایش گذاشت، هرچند در نهایت با ورود نیروهای تازه‌نفس روس، روند جنگ تغییر کرد

Rate this post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *