چرا بعضیها همیشه مرتباند؟ | پشت پرده یک راز روانشناختی
برای بسیاری، تمیز کردن یک کار طاقتفرسا است. برای برخی دیگر، این کار ابراز احترام به خود است.
وقتی کسی به طور غریزی مرتب و تمیز میشود، اغلب به این دلیل است که محیط اطراف خود را امتدادی از خود میداند. یک محیط مرتب نشان دهنده عزت نفس و مراقبت از خود است. همانطور که آنها خانه را با لباس کثیف ترک نمیکنند، کثیفی هم از خود به جا نمیگذارند. از نظر دنیای بیرون، ممکن است این کار شبیه وسواس به تمیزی به نظر برسد، اما اغلب بازتاب عمیقتری از روانشناسی، عادات و شخصیت است.
این به معنای کمالگرا بودن آنها نیست. بلکه آنها میدانند که حفظ محیط زیستشان بخشی از حفظ هویتشان است. با تمیز نگه داشتن همه چیز، حس عزت نفس و اعتماد به نفس را در خود تقویت میکنند.
آنها بسیار خودآگاه هستند
افرادی که به طور غریزی به تمیزکاری میپردازند، با محیط اطراف خود هماهنگ هستند. این آگاهی فقط مربوط به توجه به کثیفیها نیست، بلکه نشان دهنده یک ویژگی روانشناختی عمیقتر است: خودنظارتی.
افراد خودآگاه اغلب متوجه جزئیات کوچکی میشوند که دیگران نادیده میگیرند. ریختن قهوه برای آنها فقط یک تصادف نیست؛ بلکه اختلالی در محیط است. آنها سریع عمل میکنند، نه از روی اجبار، بلکه به این دلیل که ذهنشان با هماهنگی بین خود و محیط اطرافشان هماهنگ است.
این خودآگاهیِ افزایشیافته، فراتر از تمیز کردن نیز میرود. آنها بیشتر متوجه میشوند که کلماتشان چگونه بر دیگران تاثیر میگذارد، چگونه انرژیشان یک اتاق را تغییر میدهد و چگونه رفتارهایشان در محیطهای اجتماعی موج میزند. تمیز کردن صرفا یکی از جلوههای فیزیکی این آگاهی روانی است.
تمیزکارها وظیفهشناسترند
تمیز کردن فقط مربوط به بهداشت نیست، بلکه مربوط به ایجاد نظم است. از نظر روانشناسی، افرادی که این کار را انجام میدهند، به طور طبیعی در وظیفهشناسی، یکی از پنج ویژگی شخصیتی بزرگ، امتیاز بالایی کسب میکنند.
افراد وظیفهشناس در نظم و ترتیب احساس راحتی میکنند. برای آنها، بینظمی مانند ایستایی ذهنی است. یک میز مرتب، یک تخت مرتب یا یک آشپزخانه مرتب فقط زیبا به نظر نمیرسد، بلکه به آنها اجازه میدهد تا با وضوح بیشتری فکر کنند.
به همین دلیل است که آنها اغلب بدون اینکه حتی متوجه شوند، خانه را مرتب میکنند. برای آنها، یک محیط مرتب معادل یک ذهن آرام است. این دو از هم جدا نیستند.
تمرین روزانه ذهنآگاهی
مرتب کردن و تمیز کردن اغلب یک تمرین ناخودآگاه ذهن آگاهی است. این کار افراد را در لحظه حال قرار میدهد و ریتم ظریفی از مراقبت در زندگی روزمره ایجاد میکند.
روانشناسی به ما میآموزد که ذهنآگاهی فقط مربوط به مراقبه نیست، بلکه مربوط به آگاهی و عمل عمدی است. افرادی که اهل تمیزکاری هستند، به طور غریزی لحظات عادی را به آیینهای ذهنآگاهی تبدیل میکنند: شستن ظرف به یک مکث تبدیل میشود، تا کردن لباسهای شسته شده به عملی برای تمرکز تبدیل میشود، پاک کردن یک سطح به یک تنظیم مجدد تبدیل میشود.
این ریزعادتها استرس را کاهش میدهند، تمرکز را بهبود میبخشند و حس آرامش قویتری ایجاد میکنند. آنها به جای اینکه تمیز کردن را به عنوان اتلاف انرژی ببینند، آن را به عنوان هدیهای کوچک برای شفافیت به خود و دیگران میبینند.
در یک کلام
وقتی دقیقتر نگاه کنید، تمیزکاری غریزی فقط مربوط به مرتب بودن نیست. بلکه نشاندهنده نقاط قوت روانشناختی عمیقتری است: خودآگاهی، وظیفهشناسی، همدلی، نظم و انضباط و از همه مهمتر ذهنآگاهی.
این افراد ممکن است حتی به کاری که میکنند، فکر هم نکنند بلکه این فقط بخشی از شخصیت آنهاست. اما عادتهای آنها به شیوههای معناداری در اطرافشان موج میزند: ایجاد هماهنگی در فضاهایشان، ملاحظه در روابطشان و تعادل در ذهن خودشان.
تمیزکاری نیاز به کنترل تکانه دارد؛ توانایی مقاومت در برابر رها کردن کاری که انجام نشده است. افرادی که این کار را به طور خودکار انجام میدهند، خود را برای پیگیری تا انتها، حتی در مورد کارهای کوچک، آموزش دادهاند.