همهچیز درباره جواهرات ملی ایران؛ از دریای نور و تاج کیانی تا تخت طاووس و سپر آراسته نادرشاه

موزه ملی ایران، بهویژه خزانه جواهرات ملی، یکی از بینظیرترین و غنیترین مجموعههای جواهرات سلطنتی و اشیای قیمتی جهان را در خود جای داده است. این گنجینه نه تنها به دلیل ارزش مادی، بلکه به سبب ارزش تاریخی، هنری و فرهنگی خود جایگاهی ویژه در میان موزههای جهان دارد و بازتابدهنده فراز و نشیبهای تاریخ ایران است.
تاریخچه گردآوری جواهرات ملی
تاریخچه جواهرات ملی ایران به دوران صفویه بازمیگردد. سلاطین صفوی (907 تا 1148 هجری قمری) با جمعآوری گوهرها و جواهرات از بازارهای هند، عثمانی و کشورهای اروپایی، پایههای این گنجینه را بنا نهادند. پس از سقوط صفویه و حمله افغانها، بخشی از این جواهرات پراکنده شد اما با روی کار آمدن نادرشاه افشار و لشکرکشی او به هند، بخش عظیمی از جواهرات ارزشمند به ایران بازگردانده شد. در دوران قاجار، این مجموعه غنیتر شد و با ساخت آثار شاخصی چون تاج کیانی، تخت نادری، کره جواهرنشان و تخت طاووس، جواهرات جلوهای تازه یافتند. در نهایت، در دوره پهلوی و با تأسیس بانک مرکزی، این جواهرات به خزانه بانک مرکزی منتقل و موزه جواهرات ملی ایران تأسیس شد
در موزه جواهرات ملی ایران، بیش از ۳۷ گنجینه وجود دارد که هر یک شامل مجموعهای از اشیای بیهمتا و ارزشمند است. در ادامه به معرفی مهمترین آثار این موزه میپردازیم:
الماس دریای نور
الماس دریای نور یکی از مشهورترین و ارزشمندترین جواهرات ملی ایران است که نهتنها در میان جواهرات ایرانی، بلکه در سطح جهان جایگاهی بینظیر دارد. این الماس صورتی با وزن ۱۸۲ قیراط، از کمیابترین الماسهای رنگی جهان به شمار میرود و رنگ صورتی آن، که در میان الماسها بسیار نادر است، بر ارزش و شهرت آن افزوده است.
تاریخچه دریای نور با افسانهها و روایات درآمیخته است. گفته میشود این الماس ابتدا در هند و در معادن گلکنده کشف شد و پس از چندین نسل جابهجایی، در جریان لشکرکشی نادرشاه افشار به هند (سال ۱۱۵۸ هجری قمری)، به همراه دیگر جواهرات ارزشمند از جمله کوه نور، به ایران بازگردانده شد. پس از قتل نادرشاه، این گوهر به دست نوهاش شاهرخ میرزا افتاد و سپس به خزانه قاجار منتقل شد. ناصرالدین شاه علاقه خاصی به این الماس داشت و آن را گاه بر کلاه و گاه بر سینه خود نصب میکرد. حتی منصبی ویژه به نام «تولیت دریای نور» ایجاد شد تا مسئولیت نگهداری از این گوهر را بر عهده داشته باشد.
در سال ۱۳۴۴، بررسیهای علمی روی این الماس انجام شد که نشان داد دریای نور و نورالعین، احتمالاً در اصل یک قطعه الماس بودهاند که بعداً به دو بخش تقسیم شدهاند. امروزه دریای نور نهتنها نماد ثروت و قدرت سلطنتی، بلکه تجسمی از تاریخ پر فراز و نشیب ایران است.
کره جواهرنشان
کره جواهرنشان یکی از شاهکارهای هنری و فنی دوره قاجار است که به دستور ناصرالدین شاه در سال ۱۲۹۱ هجری قمری توسط گروهی از جواهرسازان ایرانی به سرپرستی ابراهیم مسیحی ساخته شد. این کره از طلای ناب و بیش از ۵۱ هزار قطعه جواهر گرانبها شامل الماس، زمرد، یاقوت قرمز، یاقوت کبود و لعل ساخته شده است و وزن طلای خالص آن ۳۴ کیلوگرم و وزن جواهرات بهکاررفته در آن حدود ۳۶۵۶ گرم است.
کره جواهرنشان نهتنها یک اثر هنری، بلکه یک نقشه جغرافیایی تزئینشده با جواهرات است. دریاها با زمرد، خشکیها با یاقوت و نقاط مهم جغرافیایی مانند ایران، انگلستان و هندوستان با الماس و یاقوت مشخص شدهاند. خطوط جغرافیایی مانند خط استوا و دایره البروج با الماس و یاقوت ریز ترصیع شدهاند. قطر کره حدود ۶۶ سانتیمتر است و بر پایهای از طلای مرصع قرار دارد.
این اثر بیشتر از آنکه دقت جغرافیایی داشته باشد، نمایشگر شکوه و قدرت سلطنتی و هنرمندی جواهرسازان ایرانی است. کره جواهرنشان امروزه در خزانه جواهرات ملی ایران نگهداری میشود و یکی از جاذبههای اصلی موزه است.
تاج کیانی
تاج کیانی، تاج سلطنتی پادشاهان قاجار، به فرمان فتحعلیشاه قاجار در سال ۱۲۱۲ هجری قمری (۱۷۹۷ میلادی) ساخته شد و در مراسم تاجگذاری و دیگر آیینهای رسمی مورد استفاده قرار میگرفت. این تاج از طلا و نقره ساخته شده و با الماس، زمرد، یاقوت و مروارید تزئین شده است. لبه تاج با مخمل قرمز پوشیده شده و جقه بزرگی از زمرد و الماس در بالای آن قرار دارد که در زمان ناصرالدین شاه به تاج افزوده شد.
تاج کیانی نهتنها نماد قدرت و شکوه پادشاهان قاجار بود، بلکه نقش مهمی در فرهنگ و هنر ایران ایفا کرد. نقش این تاج بر روی پرچمها، اسکناسها، سکهها و نشانهای افتخار دوره قاجار دیده میشود. ساختار تاج شامل چهار بخش است: سربند، بخش مرواریدی، کنگرهها و کلاه مخملی قرمز رنگ. ۱۸۰۰ دانه مروارید، زمینهای سفید برای زمردها و یاقوتهای سرخ ایجاد کردهاند.
رضاشاه پس از رسیدن به سلطنت، از این تاج استفاده نکرد و دستور ساخت تاج پهلوی را داد. تاج کیانی امروزه در موزه جواهرات ملی ایران نگهداری میشود و یکی از نمادهای بارز هنر و قدرت سلطنتی ایران به شمار میرود.
تخت طاووس (تخت خورشید)
تخت طاووس، که به نام تخت خورشید نیز شناخته میشود، یکی از باشکوهترین آثار جواهرات ملی ایران است که به دستور فتحعلیشاه قاجار در سال ۱۲۱۶ هجری قمری ساخته شد. این تخت عظیم و مجلل با طلا و جواهرات فراوان تزئین شده و به دلیل نقش خورشید مرصع در صدر آن، ابتدا به نام تخت خورشید معروف بود. پس از ازدواج فتحعلیشاه با طاووس تاجالدوله، نام تخت به «تخت طاووس» تغییر یافت.
تخت طاووس با الهام از تخت سلطنتی هندی که نادرشاه از هند به ایران آورد، ساخته شد. این تخت با انواع جواهرات از جمله یاقوت، زمرد، مروارید و یاقوت کبود تزئین شده است. اشعار و کتیبههایی با خط نستعلیق خوش بر زمینه زر و مینای لاجوردی در اطراف تخت نقش بستهاند که کیفیت تعمیر و تاریخچه تخت را بیان میکنند.
تخت طاووس سالها در کاخ گلستان نگهداری میشد و در سال ۱۳۶۰ به خزانه جواهرات بانک مرکزی منتقل شد. این اثر نهتنها نماد قدرت سلطنتی و هنر جواهرسازی ایرانی است، بلکه بازتابدهنده ذوق و خلاقیت هنرمندان ایرانی در ترکیب هنر، تاریخ و قدرت است.
تخت نادری
تخت نادری، برخلاف نامش، در زمان نادرشاه ساخته نشده بلکه به دستور فتحعلیشاه قاجار و در سال ۱۸۱۲ میلادی (۱۱۹۱ هجری شمسی) ساخته شده است. این تخت با الهام از تخت پادشاهی داریوش هخامنشی و تختهای سلطنتی دوران صفویه طراحی شده و ظاهر آن شبیه صندلی است. هدف از ساخت این تخت، نمایش شکوه و جلال دربار قاجار به هموطنان و فرستادگان خارجی بود.
تخت نادری به صورت قطعات جداگانه و قابل حمل ساخته شده و در مجموع ۱۲ پارچه است. تعداد جواهرات بهکاررفته در آن بالغ بر ۲۶۷۳۳ قطعه است. این تخت در دو مراسم تاجگذاری پهلوی نیز مورد استفاده قرار گرفت. از ویژگیهای منحصربهفرد این تخت، استفاده از سنگهای اسپینل قرمز در قسمت تکیهگاه و گلها و شکوفههای تزئینی است.
تخت نادری امروزه در خزانه جواهرات ملی ایران نگهداری میشود و نمادی از ترکیب هنر، قدرت و تاریخ ایران است.
الماس نورالعین
الماس نورالعین، یکی از بزرگترین الماسهای سرخابی جهان، با وزن حدود ۶۰ قیراط، بر روی نیمتاجی به همین نام نصب شده است. این الماس نیز همانند دریای نور، از معادن گلکنده هند به دست آمده و در جریان لشکرکشی نادرشاه به ایران آورده شد. باور بر این است که نورالعین و دریای نور در اصل یک قطعه الماس بزرگتر بودهاند که بعدها به دو بخش تقسیم شدهاند.
نورالعین به دلیل رنگ صورتی کمرنگ و تراش بیضی درخشان خود، از ارزش و شهرت خاصی برخوردار است. این الماس امروزه در میان جواهرات ملی ایران نگهداری میشود و یکی از شاهکارهای جواهرسازی و نمادهای زیبایی و قدرت سلطنتی به شمار میرود.
سپر آراسته نادرشاه
سپر آراسته نادرشاه از پوست کرگدن ساخته شده و با گلهای درشت و ریز مزین به یاقوت، الماس، لعل و زمرد تزئین شده است. این سپر نهتنها یک ابزار جنگی، بلکه نمادی از قدرت و ثروت شاهان ایران بوده است. در تصاویر بهجامانده از نادرشاه، این سپر با شکوه و جلال خاصی به نمایش درآمده است و نشاندهنده اهمیت جواهرات و زیورآلات در فرهنگ سلطنتی ایران است.
شمشیر اهدایی سلطان عثمانی
شمشیر اهدایی سلطان عثمانی یکی از آثار شاخص موزه جواهرات ملی ایران است که در سال ۱۲۷۷ هجری قمری از طرف سلطان عثمانی به ناصرالدین شاه اهدا شد. این شمشیر با غلاف چرمی مشکی و دستهای آراسته به الماس ساخته شده است و نمادی از روابط دیپلماتیک و تبادل هدایا میان دربارهای ایران و عثمانی در قرون گذشته است.
عصای تشریفات حاجبالدوله
عصای تشریفات حاجبالدوله، عصایی زرین و مارپیچ است که با مینای سرخ و لاجوردی و الماس فلامک تزئین شده است. بر سر عصا یک قطعه زمرد درشت قرار دارد که در وسط آن یک لعل کوچک در قفسه طلا نشانده شده است. این عصا در مراسم رسمی توسط حاجبالدوله پیشاپیش شاه حمل میشد و نمادی از اقتدار و تشریفات سلطنتی بود.
جبه تاجگذاری
جبه تاجگذاری رضا پهلوی، از ابریشم دستباف با زمینه سفید و بوته جقهای درشت اعلا و حاشیهای به پهنای ۶ سانتیمتر مرواریددوزی شده است. این جبه برای مراسم تاجگذاری رضا پهلوی دوخته شد و در مراسم تاجگذاری محمدرضا پهلوی نیز مورد استفاده قرار گرفت. وزن مرواریدهای شنل بالغ بر ۲۱.۳۶۶ مثقال است و نمادی از شکوه و عظمت مراسم سلطنتی ایران به شمار میرود.
نیمتاج اهدایی دولت انگلستان
نیمتاج اهدایی دولت انگلستان، آراسته به برلیان و زمرد، در زمان فتحعلیشاه به آغا باجی، همسر شاه، هدیه شد و سپس به مبلغ ۸ هزار تومان خریداری و به عنوان خلعت به طاووس خانم اهدا شد. این نیمتاج نمونهای از تبادل هدایا و روابط دیپلماتیک میان ایران و انگلستان در دوره قاجار است و از لحاظ هنری و تاریخی اهمیت ویژهای دارد.
دیگر اشیای گرانبها
در موزه جواهرات ملی ایران، انواع گلسینهها، شمشیرها، قلیانها و گلدانها از طلا، زمرد، یاقوت، الماس، فیروزه و مروارید ساخته شدهاند. هر یک از این اشیا، شاهکاری از هنر جواهرسازی ایرانی است و بازتابدهنده ذوق و خلاقیت هنرمندان ایرانی در دورههای مختلف تاریخی است.
گنجینههای موزه ملی ایران، بهویژه خزانه جواهرات ملی، نهتنها نماد ثروت و قدرت سلطنتی بلکه آیینهای از تاریخ، فرهنگ و هنر ایران هستند. هر یک از جواهرات و آثار این مجموعه، روایتگر بخشی از هویت ملی و تاریخی ایران است و بازدید از این موزه فرصتی بینظیر برای آشنایی با شکوه و جلال ایران در گذر زمان فراهم میکند. این آثار، میراثی ماندگار برای نسلهای آینده و نمادی از ذوق، خلاقیت و هنر ایرانیاند که همچنان الهامبخش هنرمندان و علاقهمندان به فرهنگ و تاریخ ایران خواهند بود.