چالش بندناف نوزاد؛ نگه داریم یا نه؟
با نزدیک شدن زمان تولد نوزاد، والدین با تصمیمهای متعددی روبهرو میشوند؛ از انتخاب نام گرفته تا محل زایمان. اما یکی از تصمیمهایی که در سالهای اخیر بیش از گذشته ذهن خانوادهها را درگیر کرده، سرنوشت بند ناف نوزاد است.
به گزارش دیروزبان آیا باید آن را به بانکهای عمومی اهدا کرد یا با پرداخت هزینهای قابلتوجه، در بانکهای خصوصی برای استفاده احتمالی در آینده نگهداری کرد؟
گزارشی که روزنامه اسپانیایی الپائیس منتشر کرده، این انتخاب را نه یک تصمیم ساده پزشکی، بلکه دوراهیای اخلاقی، علمی و احساسی توصیف میکند. خون بند ناف سرشار از سلولهای بنیادی است؛ سلولهایی که در درمان برخی بیماریهای خونی مانند لوسمی و اختلالات مغز استخوان کاربرد اثباتشده دارند. همین موضوع باعث شده شرکتهای خصوصی ذخیرهسازی، این امکان را بهعنوان نوعی «بیمه سلامت آینده» به والدین عرضه کنند.
با این حال، بسیاری از متخصصان هشدار میدهند که احتمال استفاده خودِ کودک از خون بند ناف ذخیرهشده بسیار ناچیز است. بر اساس دادههای ارائهشده، در اسپانیا شرکتهای خصوصی هزاران نمونه را طی سالها منجمد کردهاند، اما تقریباً هیچکدام از این نمونهها برای درمان همان کودک مورد استفاده قرار نگرفته است. در مقابل، بانکهای عمومی خون بند ناف توانستهاند هزاران پیوند موفق برای بیماران در سراسر جهان انجام دهند و جان انسانهای زیادی را نجات دهند.
بانکهای خصوصی معمولاً برای نگهداری طولانیمدت خون بند ناف هزینهای بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ یورو دریافت میکنند؛ هزینهای که برای بسیاری از خانوادهها قابلتوجه است. منتقدان میگویند تبلیغات این شرکتها اغلب بر امید به درمانهای آینده تکیه دارد، در حالی که شواهد علمی فعلی چنین وعدههایی را تضمین نمیکند. از نگاه هماتولوژیستها، در بسیاری از بیماریهای خونی، استفاده از سلولهای بنیادی خود فرد حتی توصیه نمیشود، زیرا ممکن است همان نقص ژنتیکی را دوباره وارد بدن کند.
در مقابل، مدافعان ذخیرهسازی خصوصی معتقدند علم پزشکی بهسرعت در حال پیشرفت است و آنچه امروز غیرممکن به نظر میرسد، شاید در آیندهای نهچندان دور به گزینهای درمانی تبدیل شود. از این منظر، نگهداری خون بند ناف نوعی سرمایهگذاری بلندمدت تلقی میشود، هرچند بدون تضمین.
در نهایت، گزارش الپائیس نشان میدهد که این انتخاب بیش از آنکه صرفاً پزشکی باشد، بازتابی از ترسها، امیدها و ارزشهای والدین است. میان نجات جان دیگران از طریق اهدای عمومی و امید به محافظت از فرزند خود در آیندهای نامعلوم، والدین ناچارند تصمیمی بگیرند که پاسخ قطعی و سادهای برای آن وجود ندارد؛ تصمیمی که علم، اقتصاد و احساس را همزمان درگیر میکند.